به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"سعادت و شقاوت انسان"


ا

اولین جرقه تشکیل اسرائیل

بیانیه بالفور نامه ای تاریخی بود که در دوم نوامبر 1917 توسط «آرتور جیمز بالفور» وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به «والتر روتشیلد»، سیاست مدار یهودی تبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از  «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داده شد.

بیانیه بالفور سرآغاز تلاش در عرصه بین‌المللی برای تاسیس کشور اسرائیل به شمار می‌رود.


افراد مؤثر در صدور بیانیه بالفور

بیانیه بالفور، مدیون تلاش و لابی‌گری حییم وایزمن، رئیس وقت سازمان جهانی صهیونیسم، والتر روتشیلد، عضو مجلس عوام بریتانیا و بانک‌دار بریتانیایی و هم‌چنین ناحوم سوکولوف روزنامه‌نگار و زبان‌شناس لهستانی بود که در مذاکراتی که منجر به صدور بیانیه بالفور شد، نقشی کلیدی داشت.


نقش جامعه ملل

جامعه ملل، در پایان جنگ جهانی اول (1918) و پس از سقوط امپراتوری عثمانی، قیمومیت بریتانیا بر فلسطین را به پادشاهی متحده بریتانیا اعطا کرد، با این هدف که قیمومیت بریتانیا «پیش‌زمینه‌های مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تاسیس خانه ملی یهودیان را عهده دار شود و همچنین برای حفاظت از حقوق مدنی و حقوق مذهبی از همه ساکنان سرزمین فلسطین، صرف نظر از نژاد و مذهب» بکوشد.

در اصل، این سرپرستی قرار بود به صورت موقت و تا زمانی ادامه یابد که فلسطین به استقلال کامل دست می‌یابد، وضعیتی که در منشور جامعه ملل به رسمیت شناخته شده بود، اما در حقیقت سیر تحول تاریخی این قیمومت منجر به شکل‌گیری فلسطین به عنوان یک کشور مستقل نشد.

به رغم آنچه که در منشور جامعه ملل آمده بود و خواستار توجه به خواسته‌های عرب‌ها و یهودیان فلسطین در اعطای حکم قیمومت شده بود اما تصمیم اعطای قیمومت خواسته‌ های مردم فلسطین را مدنظر قرار نداد. این امر اهمیت بسیاری یافت چرا که دولت انگلیس تقریباً پنج سال پیش از دریافت حکم قیمومت فلسطین از جامعه ملل به سازمان صهیونیست‌ها تعهد داده بود سرزمین ملی یهودیان را در فلسطین تأسیس کند، چرا که رهبران صهیونیست‌ها با ارائه شواهد تاریخی مدعی بودند اجدادشان دو هزار سال پیش از پراکندگی یهودیان در فلسطین می‌زیسته‌اند.*

در طول دوره قیومیت انگلیس بر فلسطین، سازمان صهیونیست‌ها تلاش می‌کرد شرایط تأسیس سرزمین ملی یهودیان را در فلسطین فراهم کرده و مقدماتی ایجاد کند تا یهودیان و عرب‌ها بتوانند در کنار هم در این منطقه زندگی کنند.


*پی نوشت: میگم یه زمانی نصف آسیا مال ایران بوده، بریم اونجاها دیگه پانشیم، بهونه هم داریم که اجدادمون مثلا تو عراق و تاجیکستان و ... بودن

جالب اینکه جامعه به اصطلاح متمدن امروزی اینو دلیل می دونه واسه اشغال فلسطین!

حالا خداروشکر نگفتن یه زمانی حضرت آدم و حوا بهشت بودن، پس بهشت مال ماست، کس دیگه ای هم نباید بره اونجا!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۳:۰۴
آشنا12
سلام
هرچی سوال ریاضی داشتید، از دبستان تا دانشگاه با کمال افتخار در خدمتم :)
سوالات رو در قسمت نظرات بپرسید، ان شاالله نهایتا تا دو روز جواب رو قرار میدم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۳
آشنا12



این روایت از امام صادق صلوات الله علیه نقل شده است که حُسن ظنّ و خوش‏ گمانی به خداوند مرکب از دو چیز است. ما این مطلب را در معارفمان داریم که هر انسانی که به خداوند ایمان دارد، ‌باید به خدا، حسن ظنّ هم داشته باشد. یعنی نمی شود انسان به خدا، ‌که مستجمع جمیع صفات کمالیه است، ایمان داشته باشد ولی حسن ظن به او نداشته باشد. گاهی در باب حسن ظن به خدا اشتباه می‏ شود و این روایت می خواهد آن اشتباه را برطرف کند. انسان باید به خداوند حسن ظن داشته باشد؛ امّا در حسن ظنّ این ‏طور نیست که فقط جنبه امید مطرح باشد، بلکه حسن ظن مرکب از دو چیز است: هم امید در آن است و هم بیم. انسان‏ها غالباً اشتباه می ‏کنند و خیال می‏ کنند که فقط امید است.

«حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» بخش اول این است که به هیچ موجودی امید نداشته باشی مگر به خداوند. «أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» به قول ما انحصار است. در تمام امور، فقط امیدت خدا باشد. حسن ظن به خدا فقط این است ؟ خیر! «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ». کنارش یک بیم هم هست. خوف و بیم نیز از هیچ چیزی نداشته باش مگر گناه خودت. این‏طور نیست که امید به خدا، برای گناه کردن میدان باز کند. خوب دقت کنید که حضرت چ‏طور جلویش را گرفته است.

باید بگویی: ما تنها امیدمان در امور مادی و معنوی به خدا است. هم امور مادی و هم معنوی. در هر دوتایش تنها امیدمان باید خدا باشد. گره‏ گشای ما او است؛ چه در دنیا از نظر مسائل مادی و چه از نظر معنوی و اخروی. تنها امید ما خدا است. شبهه ‏ای هم در آن نیست. اما این را هم بدان، او ‌گره‏ گشا است امّا توجه به این داشته باش که خودت می ‏توانی به کارت گره بیاندازی. مطلب بعدی‏ این است که از گناه خودت بترس. «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ» بیم نداشته باش مگر از گناه خودت! یعنی بفهم که خودت در کارهای مادی و معنوی‏ات گره می ‏اندازی.

حسن ظن به خدا مرکب از دو چیز است : امید و بیم . هر دو مورد مطرح است . حواست را جمع کن. که گناه نکنی. بله! اگر غفلتاً گناهی صادر شود گره ‏گشا کیست؟ خدا است. اما تعمّد به گناه نعوذ بالله ...
*حاج آقا مجتبی تهرانی

پی نوشت: هر چی می کشم از دست این نترسیدنه ...
اونجایی که باید امیدوار باشم، ناامیدم، اونجایی که باید بترسم میگم نه بابا خدا ارحم الراحمینه...
آرزومه اینقدر معشوقم شی که بفهمم خلاف خواست معشوق عمل کردن، از هر چیزی ترسناک تره ...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۴
آشنا12

کار و همت همه‌ی رنگ و بوی این خاک است
عرق کارگران آبروی این خاک است
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
پینه دست کم از پینه پیشانی نیست
کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد
عرق شرم مبادا که به رویش باشد
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد
پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد

ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمه خود پنداری
راه می‌جویی اگر، شیوه مولاست دلیل
قصه آهن تفتیده و دستان عقیل
حرف تبعیض در آیین علی هرگز نیست
آهن سرخ گواه است خط قرمز نیست
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته ست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته ست

ما نه آنیم که آموخته غرب شویم
پی هر وسوسه‌ای سوخته غرب شویم
سیلی از کوخ‌نشین، کاخ‌نشین خواهد خورد
و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد
«بیست سی» چیست که تعلیم جهان، از دل ماست
هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست
قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست
تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم
مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم
ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم
با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم

تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا
تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه می‌شد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد
«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد
گفته بودند که دشمن به تجارت آمد
پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد
خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه است
به خود آییم نجات همه در این خانه است
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای!
گر ز اخمش سپر انداخته ای باخته ای!
غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز
مژده «لا تهنوا» می‌رسد از جا برخیز
تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم
رزمجویان و دلیران محمد ماییم

ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام
مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام
ناز شست تو دلاور حسن تهرانی
زنده ای تا به ابد، فاتح این میدانی
هست مدیون تو امنیت‌مان تا به ابد
هست ممنون تو ایران و جهان تا به ابد
اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری
ذوالفقار است که از غرش آن می‌میری
وقت آن است سر جای خودت بنشینی
با دم شیر مکن بازی، بد میبینی!
نوش جان همه‌تان سیلی شش موشک ما
که صدایش برسد تا به ریاض و حیفا
(شترقش برسد تا به ریاض و حیفا!)
این قدَر بمب نچسبان به کمر ای نامرد!
صبر کن موشک ما منفجرت خواهد کرد
ای ابوجهل که در کشتن خود استادی
خر دجالی و افسار به صهیون دادی
ای سیه روی که از نفت سعود آمده ای
بچه ابلیس که از ناف یهود آمده ای
دشمن از ابلهی‌اش در طمع خام افتاد
تشت رسوایی‌اش اما ز سر بام افتاد
جاهلیت چه سعودی و چه غربی یکجا
گرم رقصند، عجب منظره ای باب هَجا

رقص شمشیر چو در خیمه دشمن برپاست
سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست
آری آرامش ما مرد خطر می‌طلبد
صبح پیروزی ما خون جگر می‌طلبد
«می‌وزد از همه جا بوی گل یاس شهید
از کجا آمده اند این همه عباس شهید
ذوالجناح از نفس اینبار نخواهد افتاد
علم از دست علمدار نخواهد افتاد»
در دفاع از حرم، آیینه آن سقاییم
همچو عباس، علمدار ولایت ماییم
این زره پشت ندارد منگر برگردیم
تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم
قدس ای قبله آغاز که پایان با توست
مهر باطل شدن فتنه شیطان با توست
تو کلید همه گمشدگی‌ها هستی
قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی
منشینید به غم شام بلا می‌گذرد
راه ما از سفر کرببلا می‌گذرد

🔸شاعران: علی‌محمد مودب، محمد مهدی سیار، میلاد عرفان‌پور و رضا وحید‌زاده


سوال نوشت: توهین به داعش و آل سعود و آمریکا و تحریم های سنا و نقد برجام و بیکاری جامعه و 2030 و ... توهین به مسئولین نظام حساب میشه؟🤔

سوال نوشت تر: بی شناسنامه و بیسواد و افراطی و خشنونت طلب و بزدل و ... دقیقا چی حساب میشن؟



تاسف نوشت: یکی به وزیر ارشاد!!! سابق توضیح بده توهین یعنی چی! والا تو لغتنامه ما که فرومایگان پست و یاوه سرایی و لعن و نفرین مسلمون، توهین حساب میشه. مگر اینکه لغت نامه ایشون این ها رو توهین حساب نکنه و نقد از عملکرد ضعیف رو توهین بدونه...

جای فحاش و فحش خور عوض نشود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۶ ، ۱۴:۲۹
آشنا12
سلام
عید همگی مبارک 😊

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹


🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

بعید می دونم آمرزیده شده باشم ...

خدا ببخش و بیامرز ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۲۳:۱۹
آشنا12
امروز وقتی دوستم بهم پیام داد که "پیشاپیش عید فطر مبارک"، بعدش خیلی بی مقدمه گفت "دوست داری چه هدیه ای تو این عید بگیری؟"

هرچی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید

یه لحظه به خودم اومدم و دیدم واقعا الان اگه خدا بگه چی می خوای عیدی، چی ازش بخوام؟

شاید هنوز باورم نشده که هرچی بخوام باید از خدا بگیرم، همون خدایی که به موسی گفت حتی نمک سفره ات رو هم از من بخواه.

با این حال هرچی فکر کردم دیدم هرچیزی که می خوام یه چیزی بالاترش هست که خواستنی تره، تا اینکه اتفاقی امروز خطبه 219 نهج البلاغه روزی ام شد.

الحمدلله ...

خدایا شکرت که مولامون علی علیه السلامه :)
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۰۳:۴۲
آشنا12



پند نوشت: چقدر تاریخ تکرار میشه... وقتی حرف های مولا رو می خونم انگار همین امروز باهامون حرف میزنن، وقتی ماها یه محور و یه مبانی فکری داریم، هر زمان از تاریخ که باشیم، تشخیص دوست و دشمن کار خیلی سختی نیست، عمل کردن به تکلیفمونه که عقلمون همش بهونه می تراشه واسه سخت جلوه دادنش...


روز نوشت: وقتی مولا میگن "به من خبر رسیده مهاجمی از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و ...." ناخودآگاه یاد تمام کشورهای مسلمونی میفتم که در بدترین شرایط دارن به سر می برن، فلسطین، یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، میانمار و ...، واقعا حقمون نیست بمیریم از این همه درد؟...
حواسمون باشه امروز واسه دفاع از اسلام، دفاع از انسانیت فراموش شده، کوتاه نیایم، که هر نفری که امروز حضور داشته باشه، تامین کننده امنیت تمام کشورهای مسلمان نشینه ...

که به قول امام خمینی، اگه هر مسلمونی یه سطل آب برمی داشت و به سمت اسرائیل می ریخت، الان اسرائیل رو آب برده بود ...

ولی چه کنیم که متأسفانه عافیت اندیشی، دامن مسلمون زاده هایی مثل حقیر رو گرفته ...


خاطره نوشت: به قول حاج آقا مجتبی، اگه با حق نباشی، قطعا با باطلی، راه میانه ای وجود نداره، پس اگه رو حق بودنمون با هم متحد نباشیم، مطمئنا تو جبهه باطلیم... بی تعارف


ترس نوشت: تنم می لرزه وقتی نفرین خط آخر رو می خونم ... واقعا با وضعیت امروز، این نفرین شامل حال ماها نمیشه؟


خدایا خودت جرات و جسارت عمل به تکالیفمون رو به ماها بده، آمین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۲:۴۲
آشنا12

سلام

چیزی به ذهنم نرسید واسه خیرات اینجا بذارم، واسه تمام مسلمونایی که دستشون از این دنیا کوتاهه.

گفتم یه خردکی ریاضی بلدم، استفاده کنم ازش.

اگه کسی سوال ریاضی داشت، از دبستان تا دانشگاه، با کمال افتخار در خدمتم :)

سوالات رو تو قسمت نظرات بپرسید، ان شاالله بلد باشم :)

نهایتا تا دو روز بعدش جواب رو قرار میدم ان شاالله

اگه زحمتی نبود یه فاتحه هم برای همه رفتگان بخونید، پدر و برادر بنده حقیر رو هم درنظر داشته باشید، خیلی ممنون;)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۱۸:۰۴
آشنا12

کاربردی ترین حیا در سطح جامعه، حیای من الخلق است. زیرا اگر کسی از اینکه مردم او را می بینند، پرهیز نداشته باشد، از خدا پرهیز ندارد؛ چون خودت داری با چشم سر می بینی که او تو را می بیند، اما خدا را نمی توانی با این چشم سر ببینی. وقتی مردم را ملاحظه نکنی، خدا سهل است. وقتی قرار شد کسی از مردم خجالت نکشد، آیا از خدا خجالت می کشد؟

اگر این پرده در سطح جامعه دریده بشود، جامعه به سوی حیوانیت می رود؛ انسانیت دیگر تمام شد. نه الهیت حتی انسانیت هم از بین می رود.

دشمنان اسلام خوب فهمیدند که راه ضربه زدن به جامعه اسلامی ترویج بی حیایی است. آن کسی از دین و انسانیّت دفاع می کند که پرده حیا داشته باشد؛ حیای من الله داشته باشد. اما اگر خبری از حیا نبود و از هم خجالت نکشیدند، مثل حیوان ها هستند. دشمنان راحت می توانند بر این جامعه احاطه پیدا کنند. هیچ خبری از غیرت در این جامعه نیست. نه غیرت دینی دارد، نه غیرت انسانی، نه حیای من الله و ...

بی تفاوتی زمینه ساز پرده دری است. یعنی نگاه می کند، اما کَکَش هم نمی گزد.

خودم که منکر می بینم، جلوی آن را می گیرم برای اینکه در جامعه پرده داری بشود.

 حاج آقا مجتبی تهرانی/ کتاب ادب الهی، جلد چهارم، حیا موهبتی الهی/ جلسه بیست و چهارم


پی نوشت: به نظرم بیشتر از گناهکارایی که تو جامعه گناه می کنن و خجالت نمی کشن، اونایی که تو جامعه گناه می بینن و ساکت می مونن و حیا نمی کنن از انتشار گناه تو جامعه مقصرن...
هم پرده دری می کنیم تو جامعه هم پرده دری می بینیم تو جامعه و جیکمون در نمیاد ...


روز نوشت: والا تا الان که مثلا سعی می کردیم با آموزه های دینی خودمون بچه ها، آینده ی این جامعه رو تربیت کنیم، وضعمون این شده، خدا به دادمون برسه اگر خدایی نکرده قرار بشه با اسنادی مثل 2030 بچه هامون رو تربیت کنیم...

البته که ان شاءالله با روشنگری مردم و مطالبه گری هامون نمیذاریم این سند ننگین، این ترکمنچای فرهنگی رو بهمون تحمیل کنن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۰۱:۴۵
آشنا12


تلخ است برایتان ولی شیرین است
رهبر که اشاره مینماید اینست
این سیلی محکمی که ازما خوردید
از بابت دستگرمی و تمرین است




دقایقی پس از آنکه رهبری گفتند به دشمن سیلی خواهیم زد، سپاه اولین سیلی موشکی را روانه تروریستهای تکفیری تحت حمایت آمریکا کرد...

این است ایران! کشوری با رهبری اسلامی شیعه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۶
آشنا12

سلام

چیزی به ذهنم نرسید واسه خیرات اینجا بذارم، واسه تمام مسلمونایی که دستشون از این دنیا کوتاهه.

گفتم یه خردکی ریاضی بلدم، استفاده کنم ازش.

اگه کسی سوال ریاضی داشت، از دبستان تا دانشگاه، با کمال افتخار در خدمتم :)

سوالات رو تو قسمت نظرات بپرسید، ان شاالله بلد باشم :)

نهایتا تا دو روز بعدش جواب رو قرار میدم ان شاالله

اگه زحمتی نبود یه فاتحه هم برای همه رفتگان بخونید، پدر و برادر حقیر رو هم درنظر داشته باشید، خیلی ممنون;)


شب قدره، التماس دعا ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۰
آشنا12


بهار پشت زمستان بهار پشت بهار

دلم گرفت؛ از این گردش و از این تکرار


نفس کشیدن وقتی که استخوان به گلو

نگاه کردن وقتی که در نگاهت خار


اگر به شهر روی طعنه های رهگذران

اگر به خانه بمانی غم در و دیوار


نمانده است تو را در کنار همراهی

که دوستان تو را می خرند با دینار


نه دوستان؛ صفحاتی ز هم پراکنده

که جمع کردنشان در کنار هم دشوار


به صبرشان که بخوانی؛ به جنگ مشتاق اند

به جنگشان که بخوانی؛ نشسته اند کنار


تو از رعیت خود بیمناکی و همه جا

رعیت است که تشویش دارد از دربار


کتاب کهنه ی تاریخ را نخوانده ببند

دلم گرفت از این گردش و از این تکرار


فاضل نظری-کتاب ضد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۴
آشنا12

شب قدر؛ شب برنامه ریزی


استاد علی صفایی حائری:

امشب شب تقدیر است. شب تقدیر، شبى است که انسان باید جایگاه خودش را در این عالم بفهمد و بررسى کند. باید ببیند که به جمع خود، به وجود خود، به نیروهایى که دارد، چه سازمانى داده است و برایشان چه برنامه‏ اى ریخته است؟ در خانواده خود، در کوچه و محل خود، در شهر خود، در کشور خود چه برنامه و طرحى داشته است؟

ما یاد گرفته ‏ایم فقط بهانه بیاوریم و غُر بزنیم که نمى‏ گذارند کار کنیم یا جامعه منحرف شده و دیگر نمى‏ شود کارى انجام داد و... در حالى که هر چه مشکلات زیادتر شود، تکالیف بیشتر مى‏ شود.

📚 اخبات، ص 105



دل نوشت: امشب شب احیاست 

؛یک دانه ز تسبیح نماز سحرت را"
 "یک بار به نام من محتاج بینداز"
"شاید که همان دانه ی تسبیح دعایت"
"یکباره بیفتد ، به دریای اجابت"
حلالم کنید
 التماس دعا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۵۲
آشنا12


دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت به کام ...

دل نوشت: خیلی وقته نیومدم آقا ...

هیچ وقت یادم نمیره اولین بار که دعوتم کردید، با یه بهونه کوچیک، خیلی کوچیک ...

با یه دل کندن ...

الان که چیزی واسه دل کندن ندارم چی؟ آقا دعوتم نمی کنید؟

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۰
آشنا12