چند وقته با خودت خلوت نکردی؟
چند وقته افتادی رو تردمیل روزمرگی؟
دویدن و به نتیجه نرسیدن؟
کجای کارت مشکل داره؟
ازش پرسیدی؟
باهاش حرف زدی؟
درد و دل کردی؟
چند وقته چسبیدی به ادما و محکم شدی رو تکیه ای که به خودت و بقیه دادی؟
چند وقته یادت رفته محکم ترین کوه ها هم اگه اون اراده کنه کاه میشن؟
چند وقته زمزمه نکردی "الهی و ربی من لی غیرک..."؟
چند وقته رو زبونت نه، رو دلت نچرخیده "انت الدائم و انا ازائل... و هل یرحم الزائل الا الدائم..."
دلت قرص میشه که ما زائلیم و اون همیشگی...
نه این غم و درد ها می مونن نه شادی و ذوق کردنا
فقط تو می مونی برام...