این روایت از امام صادق صلوات الله علیه نقل شده است که حُسن ظنّ و خوش گمانی به خداوند مرکب از دو چیز است. ما این مطلب را در معارفمان داریم که هر انسانی که به خداوند ایمان دارد، باید به خدا، حسن ظنّ هم داشته باشد. یعنی نمی شود انسان به خدا، که مستجمع جمیع صفات کمالیه است، ایمان داشته باشد ولی حسن ظن به او نداشته باشد. گاهی در باب حسن ظن به خدا اشتباه می شود و این روایت می خواهد آن اشتباه را برطرف کند. انسان باید به خداوند حسن ظن داشته باشد؛ امّا در حسن ظنّ این طور نیست که فقط جنبه امید مطرح باشد، بلکه حسن ظن مرکب از دو چیز است: هم امید در آن است و هم بیم. انسانها غالباً اشتباه می کنند و خیال می کنند که فقط امید است.
«حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» بخش اول این است که به هیچ موجودی امید نداشته باشی مگر به خداوند. «أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» به قول ما انحصار است. در تمام امور، فقط امیدت خدا باشد. حسن ظن به خدا فقط این است ؟ خیر! «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ». کنارش یک بیم هم هست. خوف و بیم نیز از هیچ چیزی نداشته باش مگر گناه خودت. اینطور نیست که امید به خدا، برای گناه کردن میدان باز کند. خوب دقت کنید که حضرت چطور جلویش را گرفته است.
باید بگویی: ما تنها امیدمان در امور مادی و معنوی به خدا است. هم امور مادی و هم معنوی. در هر دوتایش تنها امیدمان باید خدا باشد. گره گشای ما او است؛ چه در دنیا از نظر مسائل مادی و چه از نظر معنوی و اخروی. تنها امید ما خدا است. شبهه ای هم در آن نیست. اما این را هم بدان، او گره گشا است امّا توجه به این داشته باش که خودت می توانی به کارت گره بیاندازی. مطلب بعدی این است که از گناه خودت بترس. «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ» بیم نداشته باش مگر از گناه خودت! یعنی بفهم که خودت در کارهای مادی و معنویات گره می اندازی.
حسن ظن به خدا مرکب از دو چیز است : امید و بیم . هر دو مورد مطرح است . حواست را جمع کن. که گناه نکنی. بله! اگر غفلتاً گناهی صادر شود گره گشا کیست؟ خدا است. اما تعمّد به گناه نعوذ بالله ...اولین راه پیوند دل با خدا ترک گناه است.
بعد از ترک گناه، انجام واجبات، و از همهی واجبات مهمتر، نماز است.
«و
اعلم انّ کلّ شیء من عملک تبع لصلاتک»؛ همهی کار انسان تابع نماز است.
نماز را به وقت بخوانید، با توجه و با حضور قلب بخوانید.
حضور قلب یعنی
بدانید که دارید با یکی حرف میزنید؛ بدانید یک مخاطبی دارید که دارید با او
حرف میزنید. این حالت را اگر در خودتان تمرین کردید، اگر توانستید [در
ایام جوانی] این تمرکز را ایجاد کنید، تا آخر عمر این برای شما می ماند. اگر
حالا نتوانستید - همان طور که گفتم - بیست سال بعد سخت است، بیست سال بعدش
سختتر است؛ بعد از آن، کسی اگر از قبل نکرده باشد، خیلی خیلی سخت است. از
حالا عادت کنید این تمرکز را در حال نماز در خودتان ایجاد کنید و به وجود
بیاورید. آن وقت این آن صلاتی است که: «تنهی عن الفحشاء و المنکر».
«تنهی» یعنی شما را نهی می کند؛ معنایش این نیست که مانعی جلوی شما می گذارد
که شما دیگر نمی توانید گناه کنید؛ نه، یعنی دائم به شما می گوید گناه نکن.
خوب، روزی چند نوبت از درون دلِ انسان به او بگویند گناه نکن، گناه نکن،
انسان گناه نمی کند. این نماز است.۱۳۸۹/۰۵/۳۱رهبر معظم انقلاب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (۱)
وَالضُّحَى ﴿۱﴾
و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد.(۲)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿۲﴾
که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است.(۳)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿۳﴾
سوره ضحی-آیات 1 تا 3
پ.ن:
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی برحسب فکر گمانی دارد