به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"سعادت و شقاوت انسان"

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

تو درایو دی دنبال یه فایلم. یهو چشمم می خوره به یه پوشه. پوشه ای که وقتی پدر دوستم فوت کرد، همه اطلاعات گوشیش رو ریختیم تو این پوشه. همون روزی که یهو وقتی سرکار بودم و خبردار شدم و با همین لپتاپ رفتم خونشون. یادگارهای یه نفر که خودش نیست و همه اطلاعاتش پیش منه.

از درون منقبض میشم. اگه همین الان من نباشم، اطلاعات گوشی و لپتاپم چی میشن. همه دلنوشته هام کجا میرن. کی می دونه اصلا من کی هستم؟

این روزها خبر مرگ زیاد می شنوم. خبر تولد هم.

دنیا داره پیش میره، خیلی سریع، خیلی جدی!

انگار واقعا مرگی هست، تولدی هست. و این چرخه بدون اینکه من بخوام ادامه داره.

و من دنبال چی ام؟ سر چی دعوا دارم؟ سر چی حرص می خورم؟

و چرا آروم نیستم؟

 

آروم باش که هممون ثانیه ای بعد رفتنی ایم...

این ثانیه برای کسی طولانی تره و برای کسی کسری از ثانیه...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۲ ، ۱۴:۵۱
آشنا12

شده بترسی؟ شده با همه حال خوبی که داری صبح وقتی از خواب بیدار میشی، ترس همه وجودت رو بگیره؟

شده اینقدر مچاله بشی تو بغل خدا که مبادا از بیرون دیده بشی؟

انگار از یه سنی به بعد، ترس غلبه میکنه به جسارتت. انگار دیگه توان جنگیدن نداری. می خوای پناه ببری به کنج عزلت خودت و آروم کنار آتیش تو سرمای سگ لرز تنهاییت، یه پتو بپیچی دورت و غرق دنیای خودت بشی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۲ ، ۱۰:۵۷
آشنا12