تولیدکننده یا مصرف کننده
به این معتقدم که راه برون رفت از بحران های ناشی از غر زدگی، تولیدکردن به جای مصرف کننده محض بودنه.
بارها شده سرکلاس مدارسی که همه کارها به عهده کادر اجرایی مدرسه هست، درباره موضوعات مختلف، از جمله نحوه برگزاری کلاس، برنامه مدرسه، نحوه برگزاری جشن و مراسمات مدرسه، اصلا لزوم برگزاری مراسمات، امکانات، امتحانات و ... غر شنیدم. غرهایی که که هیچ راهکاری در ذهن غرزننده براش وجود نداره. صرفا غر زده میشه که ثابت بشه ما اینجا حیف شدیم و هیچ امکاناتی نیست و مدرسه چقدر بده! برخلاف مدارس مشابهی که دانش آموز و خانواده او نقش موثر در روال آموزشی و تربیتی مدرسه دارن.
در سطح کلان تر وقتی وارد خانواده، جامعه و در نهایت یک کشور میشیم، بازهم همین موضوع برقراره. افرادی که غر میزنن در مقایسه با افرادی که در کنار اعتراضاتشون راهکار ارائه میدن، از نظر زمانی و کیفی و کمی، کارهای اجرایی به مراتب کمتری برای ساخت جامعه و زندگی خودشون انجام دادن. افرادی که نحوه مدیریت سبک زندگی و در حداقل ترین مورد، مدیریت اقتصادی زندگی خودشون رو بلد نیستن، به راحتی درباره نحوه مدیریت اقتصادی یک شهر و حتی! یک کشور نظر میدن. لزوم وجود نظردهی درباره مسائل کلان کشور، از ضروریات یک کشور آزاد و به خصوص مسلمان، به معنای واقعی اسلام هست. اما با پذیرش این موضوع که من در مقام دانسته های خودم، صرفا پیشنهادی رو مطرح کردم که می تونه درست یا نادرست باشه و این به معنی این هست که دلیل ارائه پیشنهادم، اصلاح جامعه و نه غر زدن صرف و نه نمایش همه فن حریف بودن خودمه.
مشارکت دادن بیشتر افراد هر جامعه (خانواده، مدرسه، دانشگاه، شهر، کشور و ...) در نحوه اداره اون جامعه به راحتی می تونه در کنار اغنای افراد در دیده شدن، به حل مشکل غر زدن و حل حس خاک بر سری بودن کمک کنه و در عین حال جامعه رو در مسیر رشد حرکت بده.