به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"سعادت و شقاوت انسان"

داستان خواستگاری رفتن هام!

شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۲۷ ق.ظ

چند وقتیه خیلی خواستگاری میرم. فقط یه کم "مطلوب" فرق داره.

یه "مطلوب" خاصی مدنظرمه که هرجایی پیداش نمی کنم، و اونایی که پیدا می کنم، من مطلوب خاصشون نیستم.

واسه ی همین خیلی با وسواس انتخاب می کنم و بعد تماس می گیرم و قرار میذاریم که ببینیم می تونیم با هم کنار بیایم یا نه، چه چیزهایی برای من خیلی مهمه و اگه اونا رعایت نشه نمی تونم ادامه بدم و بالعکس.

تو این مدت، بالاخص بعد از عید، خیلی جاها رفتم، به جز چند مورد خاص، همشون همونی بودن که همیشه آرزوشو داشتم، بالاخص این مورد یکی مونده به آخر که نزدیک مترو شریف بود.

بگذریم از اینکه همشون قرار بود زنگ بزنن و به علت های مختلف زنگ نزدن، به جز چند مورد که حداقل گفتن چرا به درد هم نمی خوریم. اکثرا هم به خاطر رشته دانشگاهیم بوده و اینکه این نوع تجربه رو ندارم ...

حقیقتش این آخریا خیلی بهم فشار میومد که اینجا جای گله گذاری نیست، اما هربار یه چیزی یاد می گیرم.

مثلا بار آخر که چند روز پیش بود، درباره چیزهایی که خیلی برام مهم بود حرف زدم که مهترینش نظم و تعهد بود. چند دقیقه ای گذشت و خانم ازم پرسیدن که خب، شما که اینقدر علاقه مند به این نوع شغل هستید، فرض کنید استخدام شدید، اگر چند ماه بعد یه پیشنهاد بهتر بهتون شد تو زمینه رشته و کاری که داشتید با پرستیژ کاری خیلی بالاتر، مثلا تدریس تو دانشگاه یا یه استخدام تو یه شرکت بهتر از اینجا، حاضرید برید؟ اسم تدریس که اومد از خود بی خود شدم و خیلی ریلکس و با هیجان گفتم واقعا نمی تونم از تدریس بگذرم. یه دفعه به خودم اومدم و دیدم خانمه خیلی متعجب نگام میکنه، هر کاری کردم که یه جوری حرفمو پس بگیرم و درستش کنم نشد که نشد، (اگه بدترش نکرده باشم).

بعدش فکر کردم خیلی وقتا اونی نیستم که ادعام میشه، در عرض چند دقیقه "حرف متعهد بودنم" رو به "رویای یه موقعیت بهتر" فروخته بودم. همیشه تو موقعیته که آدما خودشون رو نشون میدن، وگرنه حرف زدن که خیلی راحته، به قول یه دوستی


"عاشق طرز فکر آدم ها نشید.

آدم ها زیبا فکر می کنند...

زیبا حرف می زنند...

ولی زیبا زندگی نمی کنند."


سر این مصاحبه کاری واقعا به این نتیجه رسیدم چقدر سنخیت دارم با این جملات ...


پی نوشت 1: واقعا حس خواستگاری رفتن بهم دست داده سر این مصاحبه کاری رفتن های مداوم این مدتم.

پی نوشت 2: خانم ها لطفا زودتر جواب خواستگارهاتون رو بدید، انتظار خیلی سخته، اگر هم جوابتون منفی بود بازم بگید ملت منتظر نمونن، زورم به این شرکت ها نمیرسه که بگم بابا نمی خواین بگین حداقل اینقدر انتظار نکشم ، ولی زورم به شما که میرسه (زور نه، خواهش)  :))


نظرات  (۸)

۱۹ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۴۴ لک علی آبادی
نه نمی رن خاستگاری ولی والا من دقیقا نمی دونم شما هنو خانومی یا آقا:|
پاسخ:
خانم ام خانمی :)
۱۹ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۶ لک علی آبادی
تو این کشور اگر کسی بخواد واقعا کار هست انشاءالله شما هم خاستگاری جدید رفتید جوابشون مثبت باشه تا بتونید برید خاستگاری اصلی;)
پاسخ:
آره واقعا اینو موافقم، خیلیامون واقعا نمی خوایم کار کنیم یا به اندازه کاری که مدنظرمونه توانایی نداریم.
فعلا که بی خیال خواستگاری شدم تا تواناییمو به اندازه ی کاری که می خوام بالا ببرم ان شاالله.
مگه خانم ها هم میرن خواستگاری؟:)
۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۸ لک علی آبادی
انشاءالله خوش بخت بشید!
پاسخ:
ان شاالله همه جوون ها :)
این مصاحبه کاری هم جوابش منفی بود، به فکر خواستگاری بعدی باید باشم ...
۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۳۸ علی اسمعیلی
من که از خواستگاری رفتن خاطره زیاد جالبی ندارم ولی همیشه با دختر که می خواهم صحبت کنم یادم می ره که باید در چه موردهای مهمی از سوال کنم
پاسخ:
یادداشت کنید اولویت هاتون رو یادتون نمیره.
درباره حقیر، منظور از خواستگاری تو این پست، مصاحبه کاری بود و مطلوب همون کار مورد نظر :)
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۲۱ علیـ ــر ضــا
منتظریم 😳
منو دعوت کن 😎
پاسخ:
فکر کنم سوتفاهم شده
توضیح دادم که منظور از خواستگاری رفتن، مصاحبه کاری رفتن های مداوممه، وگرنه منو چه به خواستگاری رفتن؟ 😂😊
الان منتظر جواب مثبت مصاحبه کاری آخرم هستم :)
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۶ علیـ ــر ضــا
😎 تا اسم خواستگاری رفتن میشه آدم هول میشه 😂 😉 
وااالا 
چه معیاری های نظم و تعهد 
😞 
هنوز هم بعععله نگفتن 💔
انتظار سخته 😳 خب دیگه شاید اون نیمه گمشده نباشه 
دفعه بعد معیارهاتونو با یه کلمه دیگه عوض نکنید 😁
امیدوارم مارو بیشتر تو جریان بزارید 🙂
پاسخ:
😂
آخه هرچی هم اسم معیارهامو بذارم موقع عمل که میشه خودم میزنم زیرش😂😂😂
فعلا که منتظر جواب مثبتم، خبری شد اطلاع میدم 😂
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۳۸ حسان علی آبادی
"همیشه تو موقعیته که آدما خودشون رو نشون میدن"
این عالی بود
پاسخ:
این همه نوشته شد که همین جمله بیان بشه ...
ممنون از توجهتون🌷
چه دل پر سوزی داره !!! امیدوارم زودتر بله رو بگیرید!!!
پاسخ:
ان شاالله هر چی خیره و صلاحه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">