به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"نگاهی به تاریخ معاصر"

۱۹ مطلب با موضوع «مولا علی علیه السلام» ثبت شده است

 الإمامُ علیٌّ علیه السلام : عَرفْتُ اللّه َ سُبحانَهُ بفَسْخِ العَزائمِ ، و حَلِّ العُقودِ ، و نَقْضِ الهِمَمِ .حدیث
امام على علیه السلام : من خداوند سبحان را به درهم شکستن عزمها و فرو ریختن تصمیمها و برهم خوردن اراده ها و خواستها شناختم .


امام حسن عسکری(ع) در روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده‌اند که شخصی به ایشان گفت:

مرا به خدا دلالت نما! که اهل جدل، متحیرم کرد‌ه‌اند. امام فرمود: "آیا هرگز سوار کشتی شده‌‌ای؟ گفت: آری. فرمود: آیا شده است که کشتی بشکند و هیچ عامل نجاتی نباشد؟ گفت: آری. فرمودند: آیا در آن هنگام دل تو متوجه قدرتی که قادر بر رهایی و نجات تو باشد، بود؟ گفت: آری، فرمود: خداوند، همان قادری است که هنگام فقدان هر نجات‌بخشی، نجات می‌دهد و آن جا که هیچ فریادرسی نیست، به فریاد می‌رسد."

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۲ ، ۱۰:۳۲
آشنا12

ناقوس ها به صدا در می آیند

ناقوس ها به صدا در می آیند نوشته ابراهیم حسن بیگی

 

روابط علی

علی روابطش را با مردم، براساس اصول دینی اش تنظیم کرده و هرگز به فکر بقای قدرت و حکومت خود نیست. شنیدم که وقتی محمد بن ابی بکر را به فرمانداری مصر برگزید، در حکمی به او نوشت: «با مردم، فروتن، نرم خو و مهربان باش. گشاده رو و خندان باش تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند و ناتوان ها در عدالت تو مایوس نگردند.»

 

قرآن ناطق

بندگان خدا! من از هر کسی برای پذیرفتن دعوت و حکم قرآن شایسته ترم، ولی معاویه و عمروعاص اهل دین و قرآن نیستند. من خود قرآن ناطقم. من بهتر از شما آنان را می شناسم... یاران من! سرها و بازوان خود را لختی به من عاریه دهید که حق به نتیجه قطعی رسیده است و چیزی تا بریده شدن ریشه ستمگران باقی نمانده است.

 

منشور فرمانداری

«ای مالک، مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا همچون حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دسته اند. دسته ای برادر دینی تو و دسته ای همانند تو در آفرینش یکسان اند. اگر گناهی از آنان سر می زند و یا علت هایی بر آنان عارض می شود یا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتکب می گردند، آنان را ببخشای و برآنان آسان گیر. آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. بر بخشش دیکران پشیمان مباش و از کیفر دادن متخلفان شادی مکن و از خشمی که می توانی از آن رها گردی، شتاب نداشته باش. به مردم نگو به من فرمان داده اند و من نیز فرمان می دهم که اینگونه خودبزرگ بینی دل را فاسد و دین را پژمرده و موجب زوال نعمت هاست و اگر با مقام و قدرتی که داری، دچار تکبر یا خودبزرگ بینی شدی، به بزرگی پروردگارت که برتر از توست بنگر که تو را از سرکشی نجات می دهد و تندوری تو را فرو می نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلی بازمی گرداند....

مبادا هرگز دچار خودپسندی گردی و به خوبی های خود اطمینان کنی و ستایش دیگران را دوست داشته باشی. که این ها از بهترین فرصت های شیطان برای هجوم آوردن به توست. مبادا با خدمت هایی که انجام داده ای، بر مردم منت بگذاری یا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری یا مردم را وعده ای داده سپس خلف وعده نمایی. منت نهادن، پاداش نیکوکاری را از بین می برد و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش می گرداند و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را برمی انگیزاند....»

 

حکومت داری علی

علی فرمود: «این کارها و این رسم ها هیچ سودی برای من و شما ندارد، زیرا من مانند امیران نیستم که از تشریفات وتکریم ها خشنود شوم و شایسته نیست که شما خود را به زحمت بیندازید...»

امام پاسخ داد: «من مانند تو نیستم. خداوند بر حاکمان واجب کرده که در شیوه زندگی خود، خود را در ردیف فقیرترین افراد جامعه قرار دهند تا از مشکلات فقیران و تنگ دستان غافل نشوند.»

علی گفت: «خدا را خوش نمی آید که تو نسبت به دیگران از حقوق خاصی برخوردار باشی. در حالی که تو به عنوان دختر علی، باید در ساده پوشب و بی آلایشی الگو و سرمشق دیگران باشی.»

 

آنها به نام همان الله ی با علی جنگیدند که علی به نام همان الله می خواست هدایتشان کند.

 

اینگونه باش

هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران. جان را به یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام گردان...

پسرم به یقین بدان که تو به همه آرزوهایت نخواهی رسید و مدت زیادی زندگی نخواهی کرد و به راه کسانی می روی که پیش از تو رفته اند. پس در به دست آوردن دنیا آرام باش و در مصرف آتچه به دست آورده ای نیکو عمل کن.

بدان که روزی دو قسم است. یکی آنکه تو آن را می جویی و دیگری آنکه او تو را می جوید و اگر تو به سوی او نروی، خود به سوی تو خواهد آمد.

 

تشویق و انتقاد

علی نه در برابر تشویق های دوستان و نه دشمنان و مخالفان و منتقدان، تغییری نمی کرد. نه از تشویق ها به وجد می آمد و نه از توهین ها خشمگین می شد و می گفت: «چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب خورده اند.»

 

پزهیزکاری

ای مردم! من بر خود و بر شما از دو چیز می ترسم: هوایپرستی و آرزوهای طولانی.

ای مردم! پرهیزکاری پیشه کنید. یکی از نشانه های پرهیزکاران این است که او را اینگونه می بینی. در دین داری نیرومند، نرم خو و دوراندیش است. در توانگری میانه رو، در عبادات فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی بردبار است و در جستجوی کسب حلال روز را به شب می رساند.

پرهیزکاران مردم را با لقب های زشت نمی خوانند. همسایگان را آزار نمی رساند. در مصیبت های دیگران شاد نمی شود و در کار ناروا دخالت نمی کند و از محدوده ی حق خارج نمی شود.

نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم از او در آسایش اند. برای قیامت خود را به زحمت می افکند. ولی مردم را به رفاه و آسایش می رساند.

ای مردم! چه چیزی ما را بر گناه جرات داده و در برابر پروردگار مغرور ساخته است؟ و بر نابودی خود علاقه مند کرده است؟ آیا بیماری نفس ما را درمانی نیست؟ و خواب زدگی ما را بیداری نخواهد بود؟ چرا آنگونه که به دیگران رحم می کنیم، به خود رحم نمی کنیم؟ ما را چه می شود؟ چه بسا کسی را در آفتاب سوزان می بینی، بر او سایه می افکنی یا بیماری را می نگری که سخت ناتوان است، از سر دلسوزی بر او اشک می ریزی، اما چه چیزی تو را به بیماری خود بی تفاوت کرده و بر مصیبت های خود شکیبا. و از گریه به حال خویش باز داشته است؟ در حالیکه هیچ چیز برای تو عزیزتر از جانت نیست. چگونه ترس از فروآمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نگرده، در حالی که در گناه غوطه ور و در پنجه ی قهر الهی گرفتار شده ای؟

ای مردم زهد یعنی کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری در برابر نعمت ها و پرهیز از گناه. پس اگر نتوانستید همه این صفات را فراهم سازید، تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در باربر نعمت ها شکر یادتان نرود. چه اینکه خداوند با دلایل روشن، عذرها را قطع و با کتاب های آسمانی روشنگر، بهانه ها را از بین برده است.

 

خدایا به تو پناه می برم از آنکه در سایه بی نیازی تو، تهی دست باشیم.

 

روانشناسی

فرزندان خود را به اخلاق خود تربیت نکنید، زیرا که آنان برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده اند.

 

علی از زبان ابن ملجم

ابن ملجم: «ندر عجبم که تو هنوز علی را نشناخته ای، علی با همه خصومتی که با او دارم، مردی است که من به مروت و مردانگی اش اعتراف می کنم. آن روزها که شاهد بودی ما در کوفه علیه او شعار می دادیم و مردم را بر او می شوراندیم. اما او راه مدارا در پیش گرفت و حتی حقوق ما را از بیت المال قطع نکرد. در حالی که خلیفه پیشین، عثمان، هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه می کرد. یادت نیست با ابوذر غفاری چه کرد؟ امروز اگر عثمان به جای علی خلیفه بود من جرات نمی کردم از ترس مامورانش از چند فرسخی کوفه عبور کنم. علی خلیفه ای نیست که بر دشمنان خود بشورد، مگر در میدان جنگ ...»

 

دل شکسته ام...

«خدایا! من این مردم را از پند و تذکرهایم خسته کرده ام. آنها نیز مرا خسته نموده اند. آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به تنگ آمده ام. دل شکسته ام. به جای آنان افراد بهتری به من مرحمت فرما و به جای من بدتر از هر کس را بر انان مسلط کن.»

 

وصیت علی ...

بر آنچه در دنیا از دست می دهید، اندوهناک مباشید.

نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می کنم.

خدا را، خدا را! درباره قرآن! مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند.

 

 

کتاب های معرفی شده

کتاب «صدای عدالت انسانی» نوشته جرج جرداق، ترجمه سید هادی خسرو شاهی

کتاب «خداوند علم و دانش» نوشته رودلف ژایگر، ترجمه ذبیح الله منصوری

کتاب «خورشیدوش» نوشته ابراهیم بن ابوالحسن.

کتاب «به نام خداوند علم و شمشیر»: رودلف ژایگر کارهای عمرانی و اداری علی را که در سال های 12 تا 22 هجرت صورت گرفته است را در این کتاب شرح می دهد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۱۵
آشنا12

فقط عشق بازی هایت

 

 

إِلٰهِى کَفىٰ بِى عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً، وَکَفىٰ بِى فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِى رَبّاً، أَنْتَ کَما أُحِبُّ فَاجْعَلْنِى کَما تُحِبُّ.

 

معبودم مرا این عزّت بس است که بنده تو باشم و برایم این افتخار کافی است که تو پروردگار من باشی، تو آنچنانی‌که دوست دارم، مرا هم چنان کن که دوست داری.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۱
آشنا12

و بدان! آن خدایی که گنجینه های آسمان ها و زمین به دست اوست، وقتی به تو اجازه دعا داده است، یعنی که اجابت را به عهده گرفته است.

و وقتی فرمان داده است که از او بخواهی، یعنی بنایش بر عطا کردن است.

و وقتی فرمان داده است که از او طلب کنی، یعنی اراده اش بر بخشیدن است.

و میان تو و خودش، حاجب و پرده ای قرار نداده و کار تو را به هیچ میانجی و واسطه ای واگذار نکرده.

و اگر بدی کردی، تو را از توبه باز نداشته...

و در کیفرت شتاب نکرده...

و آنجا که سزاوار رسوایی بودی، رسوایت نساخته...

و در پذیرش توبه، بر تو سخت نگرفته...

و چند و چون گناهت را به رخ نکشیده...

و از بخشش و رحمت، مأیوست نگردانده...

بلکه کندن تو از گناه را تحسین کرده...

هر گناهت را یکی برشمرده، اما هر خوبی ات را ده به حساب آورده...

و در توبه را برایت باز گذاشته...

اگر او را بلند بخوانی، صدایت را می شنود.

و اگر با او آهسته نجوا کنی، راز و نیازت را می فهمد.

پس نیازهایت را از او بخواه، رازهایت را با او درمیان بگذار، گلایه ها و شکوه هایت را نزد او بِبر، برطرف شدن غم ها و غصه هایت را از او طلب کن و در کارهایت از او مدد بگیر.

و هر چه را می خواهی از خزائن رحمت او بخواه، چیزهایی که هیچکس جز او توان بخشیدنش را ندارد؛ از افزایش طول عمر تا سلامتی و تندرستی ، تا وسعت و گشایش در روزی.

او کلیدهای گنجینه هایش را در دو دستت نهاده، وقتی که درخواست از خودش را به تو رخصت داده. پس هرگاه اراده کردی، درهای نعمتش را با دعا باز کن و نزول باران رحمتش را از او بخواه.

پس مبادا که تأخیر در پاسخ و اجابتیش، اسباب نومیدی ات گردد. چرا که بخشش و مرحمت، مبتنی است بر مختصات "نیت".

و چه بسا فلسفه تأخیر در اجابت این باشد که پاداش بیشتری نصیب خواهنده شود و هدایای ارجمندتری به دست آرزومند برسد.

و چه بسا، چیزی از خدا خواسته ای و به خواسته ات نرسیده ای، ولی به این حقیقت رسیده ای که چیزی بیشتر و بهتر از آن را دیر یا زود برایت تدارک دیده اند. یا دریافته ای که خیر و صلاحت در نداشتن آن چیز بوده است.

چه بسا حاجتی داشته ای که رسیدن به آن باعث تباهی دینت می شده.

پس سعی کن از خدا چیزی بخواهی که زیبایی اش برایت جاودان بماند و وجودت از رنج و سختی اش در امان بماند.


نامه مولا علی به امام حسن علیه السلام (ترجمه سید مهدی شجاعی، کتاب آیین زندگی)


دل نوشت: جنس بعضی از قلم ها فرق داره، موقع خوندنشون، فقط چشم ها نمی لرزند، دل ها می لرزند...

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۰۵
آشنا12

اول از همه عیدتون خیلی خیلی مبارک. ان شاالله عید ظهور آقا :)


چند روز پیش نهج البلاغه رو که ورق می زدم، این جمله رو از مولا علی علیه السلام خوندم:



بگذریم از اینکه داریم تو یه جامعه ای زندگی می کنیم که مسئولین کشوری، خونه ولنجک دارن و پورش و بنز سوار میشن و ...

هرچند قابل گذشتن نیستن اینا، ولی به فرض محال هم اگه ازینا بگذریم، از کسایی که ادعای حمایت از قشر ضعیف جامعه رو دارن، اما خودشون تو ناز و نعمت زندگی می کنن، نمی تونم بگذرم.


چند روز پیش توفیق اجباری شد فیلم "قاتل اهلی" رو دیدم.

اهل نقد فیلم نیستم، نه بلدم نه علاقه ای دارم به نقد فیلم.

چیزی که تو این فیلم خیلی اذیتم کرد، این بود که هیچیش به هیچیش نمیومد. نقش اول و مثبت فیلم (پرویز پرستویی) یکی از دلسوزترین و شجاع ترین مسئولان مملکتیه که واسه همین دلسوزی و با حق بودنش، کلی چوب میذارن لای چرخ کارهاش. کسی که حامی قشر ضعیف جامعه است. همیشه دست به خیره و ...

اما تو یه خونه ی بزرگ و ویلایی تو بهترین منطقه شهر زندگی می کنه، همه نوع امکاناتی رو داره. بهترین ماشین زیر پاشه و ... و بدتر از همه، هرجا که دختر یا پسرش گیر می کنن، از آبروی خودش خرج می کنه تا اونا رو از مخمصه نجات بده.

تو کتم نمیره اونی که حمایت از مظلوم رو تو بوق و کرنا میکنه، خودش بی دردترین آدم این جامعه باشه.

آخه اونی که تو کاخ زندگی می کنه چه می فهمه خونه 40 متری زیرپله یعنی چی؟؟؟

...

دارم شب عیدی، تلخ می کنم کامتون رو.

بی خیال


فقط اینو نگم می مونه ته دلم، تو مدینه فاضله ای که همه بشریت آرزوی رسیدن بهش رو دارن، فکر نمی کنم کسی بتونه بپذیره که فقیری توی جامعه باشه و مسئول اون جامعه، تو رفاه و آسایش زندگی کنه و برای موندن تو قدرت، تو ظاهر از فقرا حمایت کنه!

اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره ...



تبریک نوشت: این هفته پر تبریک بود، عید امروز، تولد دو روز پیش خواهر، تولد امروز رفیق، همشون مبارک :)

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۹:۴۵
آشنا12


 اَللّـهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْری

وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّی ...

خدایا! عذرم را بپذیر

و به این آشفتگی و پریشانی حالی ام رحم کن...


دل نوشت: سجده شکر لازمم آقا که شما مولا مایی ...


خواهش نوشت: یک بار هم که شده، حداقل ترجمه فارسی این استغفار هفتاد بندی رو بخونید، زبان حال خودمونه از زبان مولا ...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۷
آشنا12


پی نوشت: اگر "بردار مسئولی" سزاوار استفاده از امکانات بود، بردار فقیر امام از همه سزاوارتر بودن.

خبر نوشت: در ماه رمضان امسال در برنامه ماه عسل با کمک مردم ٢ میلیارد و پانصد میلیون تومان جمع آوری شد؛ این 2.5 میلیارد چند زندانی را آزاد کرده باشد خوب است؟ 500 زندانی! در دل این 500 نفر آدمی بود که به خاطر  ٢ میلیون و پانصد تومان از سال ٨٩ زندانی بوده و حالا آزاد شده است؛ تفاوت تا کجاست که فردی برای 2 میلیون تومان 7 سال{2555 روز و شب} زندانی می شود و دوستی ندارد تا این پول را تسویه کند و "جاست فرند"های فرد دیگری یک شبه 50 میلیارد را جور می کنند! (نقل ار "احسان گل محمدی" فعال رسانه ای)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۶ ، ۲۲:۴۱
آشنا12

 

پی نوشت1: انصافا چقدر از ته دل ناراحت شدم واسه گناه کردن بقیه؟ نه اینکه برم پیش دوستم بگم فلانی رو دیدی، "بنده خدا غیبتش نباشه"، فلان کارو کرد... بگذریم از اینکه خیلی وقتا عجب می گیرتمون و نهایتش اگه صدامونم پیش کسی درنیاد، تو دل خودمون قضاوت می کنیم ...

اگه جامعه رو یه "من" واحد در نظر بگیریم، هرقسمتی از این "من" مریض بشه، تلاش می کنیم به اون قسمت بیشتر برسیم تا زودتر خوب شه، دقیقا خلاف چیزی که تو جامعه "اسلامی" امروزمون می بینیم ... (اکثرا نه همه)، خیلی وقتا امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز این رسیدگی بیشتر و تلنگر صمیمانه نیست...

پی نوشت2: می گفت اگه اشتباهی هم از کسی دیدی، سعی کن توجیهش کنی ...

پی نوشت3: حواسمون باشه گناه فردی با گناهی که رو سرنوشت یه جامعه اثر داره فرق داره، حاکمی که تو جامعه اسلامی خلاف شرع عمل می کنه، باید با جدیت ازش مطالبه کرد!

سوال نوشت: نمی دونم چرا برعکس عمل می کنیم، از مردم مطالبه می کنیم و گناه مسئولین رو توجیه ...

آیا می دانید نوشت: آیا میدانستید پس از اتمام غیبت با گفتن جمله ی: بگذریم، نمیخوام غیبت بشه!
غیبت از نامه ی اعمال شما پاک نمیشه!؟ 😳

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۹
آشنا12



عشق بازی بالاتر از این؟!


دل نوشت: خواستم بگم خوش به حالمون که مولامون علی علیه السلامه، بعد دیدم خوش به حال تر خدا که بنده ای مثل مولا داره ...


... : می دونم اینقدر رو سیاهم، (رو سیاهی که پیش کش، تو سیاهم) که مولا نگاهمم نمی کنن، ولی مگه میشه این عشق رو منکر شد ...


حیفه عشق که من مدعیشم...

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۶
آشنا12
امروز وقتی دوستم بهم پیام داد که "پیشاپیش عید فطر مبارک"، بعدش خیلی بی مقدمه گفت "دوست داری چه هدیه ای تو این عید بگیری؟"

هرچی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید

یه لحظه به خودم اومدم و دیدم واقعا الان اگه خدا بگه چی می خوای عیدی، چی ازش بخوام؟

شاید هنوز باورم نشده که هرچی بخوام باید از خدا بگیرم، همون خدایی که به موسی گفت حتی نمک سفره ات رو هم از من بخواه.

با این حال هرچی فکر کردم دیدم هرچیزی که می خوام یه چیزی بالاترش هست که خواستنی تره، تا اینکه اتفاقی امروز خطبه 219 نهج البلاغه روزی ام شد.

الحمدلله ...

خدایا شکرت که مولامون علی علیه السلامه :)
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۰۳:۴۲
آشنا12



پند نوشت: چقدر تاریخ تکرار میشه... وقتی حرف های مولا رو می خونم انگار همین امروز باهامون حرف میزنن، وقتی ماها یه محور و یه مبانی فکری داریم، هر زمان از تاریخ که باشیم، تشخیص دوست و دشمن کار خیلی سختی نیست، عمل کردن به تکلیفمونه که عقلمون همش بهونه می تراشه واسه سخت جلوه دادنش...


روز نوشت: وقتی مولا میگن "به من خبر رسیده مهاجمی از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و ...." ناخودآگاه یاد تمام کشورهای مسلمونی میفتم که در بدترین شرایط دارن به سر می برن، فلسطین، یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، میانمار و ...، واقعا حقمون نیست بمیریم از این همه درد؟...
حواسمون باشه امروز واسه دفاع از اسلام، دفاع از انسانیت فراموش شده، کوتاه نیایم، که هر نفری که امروز حضور داشته باشه، تامین کننده امنیت تمام کشورهای مسلمان نشینه ...

که به قول امام خمینی، اگه هر مسلمونی یه سطل آب برمی داشت و به سمت اسرائیل می ریخت، الان اسرائیل رو آب برده بود ...

ولی چه کنیم که متأسفانه عافیت اندیشی، دامن مسلمون زاده هایی مثل حقیر رو گرفته ...


خاطره نوشت: به قول حاج آقا مجتبی، اگه با حق نباشی، قطعا با باطلی، راه میانه ای وجود نداره، پس اگه رو حق بودنمون با هم متحد نباشیم، مطمئنا تو جبهه باطلیم... بی تعارف


ترس نوشت: تنم می لرزه وقتی نفرین خط آخر رو می خونم ... واقعا با وضعیت امروز، این نفرین شامل حال ماها نمیشه؟


خدایا خودت جرات و جسارت عمل به تکالیفمون رو به ماها بده، آمین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۲:۴۲
آشنا12


بهار پشت زمستان بهار پشت بهار

دلم گرفت؛ از این گردش و از این تکرار


نفس کشیدن وقتی که استخوان به گلو

نگاه کردن وقتی که در نگاهت خار


اگر به شهر روی طعنه های رهگذران

اگر به خانه بمانی غم در و دیوار


نمانده است تو را در کنار همراهی

که دوستان تو را می خرند با دینار


نه دوستان؛ صفحاتی ز هم پراکنده

که جمع کردنشان در کنار هم دشوار


به صبرشان که بخوانی؛ به جنگ مشتاق اند

به جنگشان که بخوانی؛ نشسته اند کنار


تو از رعیت خود بیمناکی و همه جا

رعیت است که تشویش دارد از دربار


کتاب کهنه ی تاریخ را نخوانده ببند

دلم گرفت از این گردش و از این تکرار


فاضل نظری-کتاب ضد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۴
آشنا12

انسان برای تسلط به امور روزانه نیاز به توانایی های خاصی دارد، بیماری آلزایمر به ما که هنوز سالم هستیم، می فهماند که این توانایی ها تا چه اندازه پیچیده اند.(1) انگار جلو چشمم آهسته آهسته از پدر خون می رود.

زندگی قطره قطره از او بیرون می چکد، شخصیت او قطره قطره از او بیرون می چکد.

هنوز این احساس را دارم که این مرد پدر من است،

مردی که در به ثمر رسیدن من سهم داشته است، ولی لحظاتی که پدر برایم غریبه می شود رو به افزایش اند ...(2)

انسان در کودکی تصور می کند والدینش قوی هستند و در برابر مشکلات زندگی می ایستند. به همین دلیل وقتی در کهولت به تدریج ضعف های آن ها آشکار می شود، پذیرفتنش دشوارتر است تا قبول ناتوانی دیگران... (3)



1) کتاب پادشاهی پیر در تبعید، نوشته آرنو گایگر، ترجمه شیرین قرشی، صفحه 50

2) همان، صفحه 13

3) همان، صفحه 12


پی نوشت: به قول جمال الدین اسد آبادی، در غرب اسلام دیدم و مسلمان ندیدم، در شرق مسلمان دیدم و اسلام ندیدم ...، بعضی وقتا حسرت می خورم واسه این همه اخلاق های اسلامی که تو غرب هست و من هنوز اندر خم یک کوچه ام ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۰
آشنا12

دختربچه: می خواااااااااااام!

مادر: عزیزم این به درد شما نمی خوره.

دختر بچه: ولی من می خوااااااام!

مادر: خوشمزه تر از اینو خونه داریم ...

(صحبت مادر تمام نشده، دختر بچه با بغض): آخه من دوسش دارم مامان، لطفا!

مادر: مامان جان آدم هر چیزی رو که دوس داره و می خواد که براش خوب نیست. می دونم خوشمزه اس، ولی ضرر داره...

(گریه دختر بچه) : تو دوسم نداری ...

مادر: مامانی من یه دنیا دوسِت دارم، اما این واست خوب نیست. می خوای بریم پارک و .....

 

چقدر شبیه دنیای ما بزرگترهاست. یه وقتایی واسه داشتن چیزایی که دوسشون داریم چقدر پافشاری می کنیم. حتی گریه و قهر کردن با خدا. حتی رسیدن به این نتیجه که خدا نمی بینتمون، دوسمون نداره، صدامونو نمی شنوه و ...

حواسمون نیست که " آدم هر چیزی رو که دوس داره و می خواد که براش خوب نیست..."

یاد این جمله افتادم که "علاوه بر اعتقاد، به خدا اعتماد کنیم!". یه وقتایی به زبون میگیم که اعتقاد داریم، اما وقتی شرایط یه کم سخت میشه، همه چی یادمون میره و با خدا قهر می کنیم. یه کم به حکمت خدا اعتماد کنیم، به اینکه وقتی چیزی می خوایم و نمیده بهمون، خساست خدا نیست، بی توجهیش نیست، درک نکردنمون نیست که وقتی خودش ما رو آفریده، بهتر از هر کسی می دونه ظرفیتمون چقدره. که "لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها" (1)

وقتی به حکمت این مادر ایمان داریم که وقتی به دخترش میگه نه، خیرش رو می خواد، چرا به حکمت خدا ایمان ندارم؟

و در آخر:

...اما هرگز نباید از تأخیر در اجابت دعا مأیوس گردى زیرا بخشش به ‏اندازه نیت است‏. گاه می ‏شود که اجابت‏ به تأخیر می افتد تا اجر و پاداش و عطاى در خواست ‏کننده بیشتر گردد و گاه می شود که در خواست می کنى اما اجابت نمی گردد درحالی که بهتر از آن به زودى، و یا در موعد مقررى به تو عنایت‏ خواهد شد و یا اینکه‏ به خاطر چیز بهترى این خواسته‏ ات بر آورده نمی شود زیرا چه بسا چیزى را می خواهى که اگر به تو داده شود موجب هلاکت دین تو می ‏شود. روى این اصل، ‏باید خواسته تو همیشه چیزى باشدکه جمال و زیبائیش برایت‏ باقى و وبال و بدیش از تو رخت ‏بربندد، مال براى‏ تو باقى نمی ماند و تو نیز براى آن باقى نخواهى ماند...(2)

و اینکه حواسمون به خواسته هامون باشه:

آیت الله فاطمی نیا:

«ان الله علی کل شی قدر»

«حقا و تحقیقا خداوند بر هر کاری قدرتمند می باشد»

آنها که دارای مقامات عالیه و کرامات هستند این مطلب را با تمام وجودشان باور کرده اند، خدا را امتحان نمی کردند! باید با یقین دعا کنیم ، درخواست و دعاها نباید از روی امتحان کردن باشد، بلکه باید از روی یقین و باور و از سویدای جان باشد.

 روایت است که وقتی دعائی می کنی، حاجت را در در ببین.

 

حاج آقا مجتبی:

«رُوِیَ عن رَسوُلِ‏ الله(صل‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله‏ و سلم) قال: لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛

 وقتی برای خودت دعا می‏کنی، از خدا خیر بخواه نه شرّ! نفع بخواه نه ضرر! رفع ضرر بخواه نه جلب ضرر! «لا تَدعُوا عَلی اَنفُسِکُم اِلّا بِخَیر»؛ 

این تعبیر، استثنا از نفی است، یعنی بی ‌برو برگرد باید همین باشد، «فَاِنَّ المَلائِکَه یؤَمِّنون عَلی ما یَقوُلوُن»؛ تا دعا می‏ کنید، فرشتگان بلافاصله می‏گویند: آمّین! 

فهمیدی چه‌کار کردی؟ آن‌ها می‏گویند: آمّین! بعد هم تو پشیمان می‏شوی!

 

1: سوره بقره آیه 286

2: نهج البلاغه، وصیت نامه مولا علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۲:۵۴
آشنا12