به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"نگاهی به تاریخ معاصر"

۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به امید آشنایی» ثبت شده است

به خاطر میخی نعلی افتاد
به خاطر نعلی اسبی افتاد
به خاطر اسبی سواری افتاد
به خاطر سواری جنگی شکست خورد
به خاطر شکستی مملکتی نابود شد
و همه این ها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.


روز نوشت: 9 سالشه، کلاس اول دبستان که بود، معلمش به مادرش گفته بوده که این بچه هیچی متوجه نمیشه و باید کلاس خصوصی بگیرید براش، مادر کمک خواسته بود و معلم گفته بود خودم تدریس خصوصی هم می کنم براش!

یک سال تمام علاوه بر مدرسه، بچه ی اول دبستان! سر کلاس خصوصی معلم خودش هم می رفت.

حسب اتفاق، سال دوم دبستان هم همین معلم، معلمش میشه. و دوباره بحث اینکه این بچه هیچی متوجه نمیشه و باید کلاس خصوصی بگیرید!

دوباره همین معلم، کلاس خصوصی هم برگزار می کنه براش.

مادر و پدرش نگران میشن که چرا بچه هشت سالشون چیزی متوجه نمیشه و مجبورن براش کلاس خصوصی هم بگیرن.

با تمام هزینه های زندگی، با تمام سختی هایی که متحمل میشدن تو یکی از محله های ضعیف نشین تهران، حاضر میشن علاوه بر هزینه های کلاس خصوصی، جلسه ای 80 الی 90 هزار تومن هزینه جلسات مشاوره روانشناس کودک کنن و با وجود بچه دیگه خانواده که تازه متولد شده، مادر خانواده هر روز درگیر این بچه بشه. یک روز کلاس خصوصی، یک روز جلسه مشاوره...

بعد از چند جلسه، روانشناس میگه که این بچه هیچ مشکلی نداره و طبیعیه. ولی چند جلسه دیگه بیاریدش!

سال سوم دبستان، مدرسه رو عوض می کنن شاید اوضاع تغییری بکنه. کلاس جدید 42 نفر دانش آموز داره. هنوز یک و ماه و نیم از شروع مدارس نگذشته، معلم به خانواده بچه ها گفته که من به این همه دانش آموز نمی تونم برسم، برید براشون کلاس خصوصی بگیرید یا پرونده شون رو بگیرید و ببرید مدرسه غیر انتفاعی ثبت نامشون کنید.

خانواده میرن آموزشگاه که معلم خصوصی بگیرن، مدیر آموزشگاه با اصرار زیاد قرارداد 10 جلسه ای با خانوده میبنده و راضیشون می کنه که برای تقویت دروس پایه، حتما بعد از ده جلسه، قرارداد جدیدی تنظیم بشه!

و خدا می دونه قراره این ماجرا تا کجا ادامه داشته باشه و هرکس به بهونه رسیدن به دو تومن بیشتر با آبنده یه بچه و خانواده اش بازی کنه ...


امام نوشت: معلم امانت داری است که انسان امانت اوست ...


مرتبط نوشت: گاهی وقتا خوب بلدیم کارامون رو توجیه کنیم، ولی فکر نمی کنیم شاید کار اشتباه ما که به نظرمون هم خیلی کوچیک میاد، ممکنه تاثیر بزرگ و جبران ناپذیری روی دیگران داشته باشه ...


ذهن نوشت: جلسه هفته پیش، استاد داشتن درباره ی "نیت" صحبت می کردن. اینکه "نیت" حتی بر عمل هم ارجحیت داره، طوری که اگر نیت حقیقی باشه ولی امکانات انجام عمل وجود نداشته باشه، اون عمل برای انسان ثبت میشه. نکته جالب و سنگینی که گفتن این بود که "نیت نه تنها در عالم تشریع، که در عالم تکوین هم اثرگذاره" ...

حواسمون باشه ...


تذکر نوشت: حق الناس گناهی است که می کنم و چشمی منتظرتر می شود ...

الهی العفو ...

اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه ...


سوال نوشت: چرا بلاگی ها اکثرا اهل قم و مشهد هستن؟ :))

وجودشون پربرکته واسه بیان :)

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۶ ، ۲۲:۱۴
آشنا12

به دلیل اثبات مسئله‌ای که یک قرن ذهن بسیاری از ریاضیدانان را به خود مشغول کرده بود، برنده مدال فیلدز در سال ۲۰۰۶ شد که عالی‌ترین جایزه در زمینه ریاضیات است. این نابغه بزرگترین افتخار دنیای ریاضی جهان را کسب کرد اما از پذیرش این جایزه سر باز زد. و گفت «من به پول یا شهرت علاقه‌ای ندارم؛ نمی‌خواهم مثل یک حیوان در باغ وحش به نمایش گذاشته شوم.»

وی به خبرنگار یکی از روزنامه‌های بریتانیا درباره علت نپذیرفتن جایزه مؤسسه کلی گفت: «من همه آنچه را که می‌خواهم، در اختیار دارم».

او برنده جایزه نقدی به ارزش یک میلیون دلار هم شده بود که البته این جایزه در مورد تئوری او در مورد فضای چند بعدی به او تعلق یافته، اما او این جایزه را هم نپذیرفت.

از دانشگاه‌های برتر آمریکا چون دانشگاه پرینستون و دانشگاه استنفورد پیشنهاد کار گرفت ولی همه را رد کرد و در تابستان ۱۹۹۵ برای کاری صرفاً پژوهشی به مؤسسه استلکوف در سن پیترزبورگ رفت.


این شخص یکی از برجسته ترین ریاضیدانان معاصره که دنیای ریاضیات رو متحول کرده، در حدی که موفق به دریافت جایزه "فیلدز" که هم ارزش با جایزه "نوبل" هست، شد.

این شخص نه مسلمونه، نه تو جمهوری اسلامی زندگی میکرده، یه یهودی زاده ی روسه، که با اینکه انواع و اقسام شهرت ها و امکانات و ثروت ها و امکانات شغلی و رفاهی رو می تونه داشته باشه، اما همه چیز رو رها کرده و برگشته تو کشور خودش و داره کار می کنه،

اگه به شخصه، من نوعی تو همچین جایگاهی باشم، آیا به خودم حق نمیدم که منت بذارم سر کشورم که من فلانم و بهمانم و دارم لطف می کنم بهتون که شدم نابغه ریاضی جهان، تو کشور خودم کار کردن که پیشکش؟؟؟

یه چیزایی به نظرم وجدانیه، فطریه، آدما با هر دین و بی دینی و آیینی تشخیص میدن اگه منصف باشن، ولی ماها یه جاهایی اینقدر بی انصافیم که برای مخالفت کردن با نظام جمهوری اسلامی، برای زیر سوال بردن ارزش ها یا هر چیز دیگه ای، پا میذاریم روی فطرتمون و با همه ارزش های فطری وجودیمون مخالفت می کنیم و گاها حتی مسخره هم می کنیم.


روز نوشت: این روز ها بازار کوروش پرستی داغه؛ تو بزرگ بودن شخصی مثل کوروش شکی نیست، اما فکر نمی کنم خود کوروش هم با این حرفایی که بهش میبندن، راضی باشه.

اما انصافا می خوام بدونم تویی که خودتو داری می کشی واسه کوروش، چقدر حاضری واسه کشور کوروش، واسه این وطن، هزینه کنی؟ هزینه پیشکش، چقدر حاضری خرابکاری نکنی تو این وطن؟


تقریبا بی ربط نوشت: یادمه سال های اول مدرسه بودم، با مادرم حرفم شد، از سر بچگی گفتم "من دیگه مدرسه نمیرم، درس نمی خونم"، مادرمم خیلی خونسرد گفت، "می خونی  بخون نمی خونی نخون، واسه من که درس نمی خونی".

اینقدر این حرف برام قانع کننده بود اون موقع که هیچ وقت واسه تهدید کردن، اسم درس رو نیوردم.

این چند روز چند مورد پیشنهاد نوشتن پایان نامه و پروپوزال با قیمت های خوب بهم شده، بماند که این چند روز اینقدر بهم برخورده که چرا چنین پیشنهادهایی باید بهم بشه، اما واقعا چرا کسی که تا مقطع فوق لیسانس درس خونده و الان باید پایان نامه بده، توانایی نوشتن خلاصه ای از درس هایی که تا الان خونده رو نداره؟

و جالبیش اینه که همین آدما دو روز دیگه که مدرکشون رو گرفتن، خدا رو بنده نیستن و منت نیست سر عالم و آدم میذارن.

بشر جان، درس خوندی که خوندی، واسه خودت خوندی! (البته اگه خونده باشی)


حواسم هست نوشت: همه کم کاری ها و اشتباهات دولت، نظام آموزشی، فرهنگ جامعه، کمبود امکانات و ... رو در جریانم، با همه این ها باز هم معتقدم اگه حداقل، زمان "آنلاین بودن" هامون رو کم کنیم و بذاریم سر کارهای ضروری تر، وضعمون این نمیشه.


خیلی شعاری نوشتم، مخاطب اول تمام این نوشته ها خودمم، بعد باقی دوستانی که با تمام پیشرفت ها، باز هم درد دارند واسه وضع امروز کشور


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۰:۳۶
آشنا12

دیدگاه یا بهتر بگویم روش دار و دسته رقیب این است که درست همزمان با انجام سرقت، در مذّمت هر گونه سرقت و اختلاس و ارتشاء داد سخن می دهند و همه شاخه های این هنر را زیر سوال می برند. این به نظر من خیلی نامردی است که آدم یک دستش در جیب مردم باشد و دست دیگرش را با شدّت و حدّت تکان بدهد و با سخنرانی های آتشین، حرفه دزدی را محکوم کند و برای همپالکی های خود خط و نشان بکشد.

البته من یقین دارم که بار کج به منزل نمی رسد و دست این جماعت به زودی رو می شود. من زنده، شما هم زنده، به زودی خواهیم دید که مردم به دو رویی و ناراستی این افراد پی خواهند برد و آنان را از مسند قدرت به زیر خواهند کشید.

یکی از دوستان کتاب خوان من، در یک کتاب خوانده بود که: عده ای از مردم را برای مدتی می توان فریب داد ولی همه مردم را برای همیشه نمی توان.


چقدر متناسب با حال و روز امروز مسئولین ماست!
قسمتی از کتاب "سری که درد می کند" نوشته "سید مهدی شجاعی"، ص 147

به قول عزیزی کلمه برادر قبلنا یه حرمتی داشت، الان اسم برادر به گوش آدم می خوره، آدم یاد اشک ها و گریه های مناظره ها میفته :/



بی ربط نوشت: دیروز تو وضوخونه مسجد داشتم وضو می گرفتم، دیر رسیده بودم و کسی نبود، مشغول وضو بودم که دو تا خانم آرایش کرده اومدن داخل، ازونجایی که "من" خییییلی آدم خوبی ام که اگه خدا قسمت کنه، بعد عمری برم مسجد و نماز بخونم، به دلم اومد که احتمالا اومدن تجدید آرایش بکنن و برن.
یکیشون گفت بعد وضو باید دوباره آرایش کنم، چقدر سخته. دوباره به دلم اومد احتمالا دارن مسخرم می کنن که با این ظاهر دارم وضو می گیرم.
دیدم خانمه دستمال دراورد و شروع کرد پاک کردن آرایشش و وضو گرفت ...
ته دلم لرزید ...
دوباره به دوستش گفت، چقدر خوب میشه هر روز بیایم مسجد و نمازمون رو مسجد بخونیم ...
دلم لرزید ...
اومدم چادر سر کنم و برم به نماز برسم، گفت خوشبحالت بلدی چادر سر کنی، الان من بودم کلا چادرم خیس می شد اینجا
لبخند زدم و گفتم اولش سخته، منم چادری نبودم ...
انگار ذوق کرد، گفت چی شد چادری شدی؟
گفتم اون موقع ها با خدا یه قرار گذاشتیم دوتایی ...
نذاشت حرفم تموم شه، گفت خوش به حالت، دعا کن واسه ما هم ...
دلم آشوب شد ...
گفتم من نیستم که باید برای شما دعا کنم، شماها واسه من دعا کنید ...

التماس دعا ...
۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۶ ، ۱۱:۰۰
آشنا12



🌹🌹🌹🌹🌹🌹 عیدتون خیلی خیلی مبااااااارک 🌹🌹🌹🌹🌹🌹


تبریک ویژه میگم به همه تازه عروس دامادا 😊

ان شاالله زیر سایه مولا علی علیه السلام و مادر سادات سلام الله علیها، زندگی پر از شادی و برکت و خدایی داشته باشن.

همه دختر خانما و آقا پسرای گل مجرد هم، ان شاالله سال دیگه این موقع مزدوج شده باشن 😊


دلاتون شاد و خدایی

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۶
آشنا12

اگر سوال ریاضی داشتید، از دبستان تا دانشگاه، با کمال افتخار در خدمتم :)

ان شاالله که بلد باشم.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۴۲
آشنا12

امام صادق علیه السلام فرمودند: «اَشَدُّ النّاسِ اِجتِهاداً مَن تَرَکَ الذُّنوبَ».

اگر می خواهی خیلی کار کنی، گناهان را ترک کن. لازم نیست مستحبات را انجام دهی. ثِقلت را به ترک گناهان بگذار. پیشگیری کن تا نگذاری بدن بیمار شود. این بهتر از آن است که چاق و چله اش کنی اما مریض باشد. روحی که آلوده است، اثر نمی پذیرد. کسی که آلوده به گناه است، می شود با ادامه گناه، نورانیت درونی پیدا کند؟ حالا مدام به او ذکر بده تا بگوید. این ذکر به چه دردی می خورد؟ البته اگر بنا را بر این گذاشته است که دیگر حرامی را مرتکب نشود، به او ذکر استغفار می دهیم، این کمک کننده است. اما اگر جلوی گناه را باز کرده و ذکر هم می گوید، بی فایده است.

در بین محرمات ثِقل را بر شهوت بطنی و جنسی بگذارد. البته همه محرمات را باید ترک کند؛ اما روی این ها بیشتر سفارش شده است. یکی مسئله حرام خواری است که به آن شهوت بطنی می گوییم و دیگری شهوت جنسی است.

شکمی پر از مال حرام است، در واقع خونی که در رگ او جریان دارد و نیرویی که از حرام گرفته است، اثر وضعی دارد، به این معنی که مانعیّت دارد.

دو مسئله برای فاسد کردن جامعه، کلیدی است، اول آنکه افراد جامعه از نظر مالی حلال و حرام سرشان نشود. دوم اینکه از نظر شهوت جنسی، حلال و حرام سرشان نشود.

اگر بخواهی این دو را درست کنی، در همین سنین جوانی می توانی درست کنی...

حاج آقا مجتبی تهرانی/ کتاب ادب الهی، جلد دوم، مبانی تربیت/ جلسه نوزدهم

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۱۱
آشنا12

هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید، با کمال افتخار در خدمتم :)


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۵
آشنا12

سلام

هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید با کمال افتخار در خدمتم :)

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۱۷:۲۲
آشنا12

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده ای است. یک انتظار، انتظار فرج نهایی است؛ یعنی این که بشریت اگر می بیند که طواغیت عالم، ترک تازی (به غارت بردن) می کنند و چپاول گری می کنند و افسار گسیخته به حق انسان ها تعدی می کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است. نباید تصور کند که بالاخره چاره ای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست. «للباطل جوله» (از برای باطل جولانی باشد (که به زودی به سر آید و زایل گردد))، و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستم ها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است. لیکن انتظار فرج، مصداق های دیگر هم دارد.

وقتی به ما می گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن بستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج یعنی گشایش. مسلمان با درس انتظار فرج، می آموزد و تعلیم می گیرد که هیچ بن بستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان، نا امید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمی شود کرد؛ نه، وقتی در نهایت زندگی انسان، در مقابله با این همه  حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشید فرج، ظهور خواهد کرد، پس در بن بست های جای زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسان هاست. این، درس انتظار واقعی به همه انسان هاست.

لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم می شود انتظار، یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار، یک عمل است، یک آماده سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینه ها. هیچ وقت ملت ها و امت ها نباید از گشایش مأیوس شوند.


*کتاب انسان 250 ساله، بیانات مقام معظم رهبری،  صفحه 335 و 336

پی نوشت: کتاب جذاب و خلاقیه در زمینه تاریخ سیاسی عبادی زندگی ائمه، اگه فرصت نکردید کل کتاب رو بخونید، توصیه می کنم حداقل فصل آخر کتاب رو بخونید.
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۶ ، ۲۱:۲۶
آشنا12

سلام

هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید با کمال افتخار در خدمتم :)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۲۲:۴۳
آشنا12
سلام
هرچی سوال ریاضی داشتید، از دبستان تا دانشگاه با کمال افتخار در خدمتم :)
سوالات رو در قسمت نظرات بپرسید، ان شاالله نهایتا تا دو روز جواب رو قرار میدم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۳
آشنا12



این روایت از امام صادق صلوات الله علیه نقل شده است که حُسن ظنّ و خوش‏ گمانی به خداوند مرکب از دو چیز است. ما این مطلب را در معارفمان داریم که هر انسانی که به خداوند ایمان دارد، ‌باید به خدا، حسن ظنّ هم داشته باشد. یعنی نمی شود انسان به خدا، ‌که مستجمع جمیع صفات کمالیه است، ایمان داشته باشد ولی حسن ظن به او نداشته باشد. گاهی در باب حسن ظن به خدا اشتباه می‏ شود و این روایت می خواهد آن اشتباه را برطرف کند. انسان باید به خداوند حسن ظن داشته باشد؛ امّا در حسن ظنّ این ‏طور نیست که فقط جنبه امید مطرح باشد، بلکه حسن ظن مرکب از دو چیز است: هم امید در آن است و هم بیم. انسان‏ها غالباً اشتباه می ‏کنند و خیال می‏ کنند که فقط امید است.

«حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» بخش اول این است که به هیچ موجودی امید نداشته باشی مگر به خداوند. «أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ» به قول ما انحصار است. در تمام امور، فقط امیدت خدا باشد. حسن ظن به خدا فقط این است ؟ خیر! «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ». کنارش یک بیم هم هست. خوف و بیم نیز از هیچ چیزی نداشته باش مگر گناه خودت. این‏طور نیست که امید به خدا، برای گناه کردن میدان باز کند. خوب دقت کنید که حضرت چ‏طور جلویش را گرفته است.

باید بگویی: ما تنها امیدمان در امور مادی و معنوی به خدا است. هم امور مادی و هم معنوی. در هر دوتایش تنها امیدمان باید خدا باشد. گره‏ گشای ما او است؛ چه در دنیا از نظر مسائل مادی و چه از نظر معنوی و اخروی. تنها امید ما خدا است. شبهه ‏ای هم در آن نیست. اما این را هم بدان، او ‌گره‏ گشا است امّا توجه به این داشته باش که خودت می ‏توانی به کارت گره بیاندازی. مطلب بعدی‏ این است که از گناه خودت بترس. «وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَکَ» بیم نداشته باش مگر از گناه خودت! یعنی بفهم که خودت در کارهای مادی و معنوی‏ات گره می ‏اندازی.

حسن ظن به خدا مرکب از دو چیز است : امید و بیم . هر دو مورد مطرح است . حواست را جمع کن. که گناه نکنی. بله! اگر غفلتاً گناهی صادر شود گره ‏گشا کیست؟ خدا است. اما تعمّد به گناه نعوذ بالله ...
*حاج آقا مجتبی تهرانی

پی نوشت: هر چی می کشم از دست این نترسیدنه ...
اونجایی که باید امیدوار باشم، ناامیدم، اونجایی که باید بترسم میگم نه بابا خدا ارحم الراحمینه...
آرزومه اینقدر معشوقم شی که بفهمم خلاف خواست معشوق عمل کردن، از هر چیزی ترسناک تره ...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۴
آشنا12



پند نوشت: چقدر تاریخ تکرار میشه... وقتی حرف های مولا رو می خونم انگار همین امروز باهامون حرف میزنن، وقتی ماها یه محور و یه مبانی فکری داریم، هر زمان از تاریخ که باشیم، تشخیص دوست و دشمن کار خیلی سختی نیست، عمل کردن به تکلیفمونه که عقلمون همش بهونه می تراشه واسه سخت جلوه دادنش...


روز نوشت: وقتی مولا میگن "به من خبر رسیده مهاجمی از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و ...." ناخودآگاه یاد تمام کشورهای مسلمونی میفتم که در بدترین شرایط دارن به سر می برن، فلسطین، یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، میانمار و ...، واقعا حقمون نیست بمیریم از این همه درد؟...
حواسمون باشه امروز واسه دفاع از اسلام، دفاع از انسانیت فراموش شده، کوتاه نیایم، که هر نفری که امروز حضور داشته باشه، تامین کننده امنیت تمام کشورهای مسلمان نشینه ...

که به قول امام خمینی، اگه هر مسلمونی یه سطل آب برمی داشت و به سمت اسرائیل می ریخت، الان اسرائیل رو آب برده بود ...

ولی چه کنیم که متأسفانه عافیت اندیشی، دامن مسلمون زاده هایی مثل حقیر رو گرفته ...


خاطره نوشت: به قول حاج آقا مجتبی، اگه با حق نباشی، قطعا با باطلی، راه میانه ای وجود نداره، پس اگه رو حق بودنمون با هم متحد نباشیم، مطمئنا تو جبهه باطلیم... بی تعارف


ترس نوشت: تنم می لرزه وقتی نفرین خط آخر رو می خونم ... واقعا با وضعیت امروز، این نفرین شامل حال ماها نمیشه؟


خدایا خودت جرات و جسارت عمل به تکالیفمون رو به ماها بده، آمین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۲:۴۲
آشنا12

سلام

چیزی به ذهنم نرسید واسه خیرات اینجا بذارم، واسه تمام مسلمونایی که دستشون از این دنیا کوتاهه.

گفتم یه خردکی ریاضی بلدم، استفاده کنم ازش.

اگه کسی سوال ریاضی داشت، از دبستان تا دانشگاه، با کمال افتخار در خدمتم :)

سوالات رو تو قسمت نظرات بپرسید، ان شاالله بلد باشم :)

نهایتا تا دو روز بعدش جواب رو قرار میدم ان شاالله

اگه زحمتی نبود یه فاتحه هم برای همه رفتگان بخونید، پدر و برادر بنده حقیر رو هم درنظر داشته باشید، خیلی ممنون;)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۱۸:۰۴
آشنا12