به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

هر چیز که در جستن آنی، آنی

به امید آشنایی

کتابی که تورق می کنم...
"سعادت و شقاوت انسان"

بسم الله الرحمن الرحیم


🎀دختر است دیگر ، دخترانه هایش عالم را پر کرده...
احساسات لطیفش غنچه ها را شکوفا می کند...🌷
روح بلندش با سرو به رقابت پرداخته...🌺
قلب بزرگش تمام عالمیان را میهمان خودش کرده...🌸
دختر و دخترانه هایش آمدند تا عالم رنگ و بوی احساس را حس کند...💌

روز دختر تبریک و شادباش
🌹






عید همگی مبارک :)

🌺🌺🌺 ان شاالله بهترین عیدی ها رو بگیرید به حق این روز عزیز 🌺🌺🌺

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۰
آشنا12

اسرائیل روزبهروز ناامنتر خواهد شد؛ چه توافق هستهای بشود، چه نشود؛ این را بدانید امنیّت اسرائیل تأمین نخواهد شد چه توافق هستهای بشود و چه نشود. امّا اینکه حالا شما می گویید امنیّت اسرائیل باید حفظ بشود، من می گویم این حرف هم حرف صادقانهای نیست. برای دولتمردان و دولتزنانِ آمریکا، امنیّت اسرائیل مسئلهی اصلی نیست، مسئلهی اصلی چیز دیگری است. مسئلهی اصلی برای این حضرات، راضی نگه داشتن شبکهی سرمایهداران صهیونیست است که رگِ حیات اینها را در دست گرفتهاند. مسئلهی آنها این است؛ والّا اسرائیل باشد یا نباشد، چه اهمّیّتی برای اینها دارد؟ آنچه برایشان مهم است این است که رگِ حیاتشان را دادهاند به دستِ شبکهی سرمایهداران صهیونیست؛ آنهایی که هم به اینها رشوه می دهند، هم اینها را تهدید می کنند؛ رشوه می دهند - رشوهی پولی، پول به آنها می دهند - آنها هم پول می گیرند؛ رشوهی مقامی و وعدهی مقام می دهند و اگر با آنها که نبض اقتصاد آمریکا را در دست دارند ساخت و پاخت نکنند، از رسیدن به مقامات عالی - مثل ریاست جمهوری، مثل وزارت و مانند اینها - خبری نیست؛ مسئله برایشان این است. تهدید هم می کنند؛ اگرچنانچه اینها بر خلاف میل آن شبکهی خطرناک عمل بکنند تهدیدشان می کنند، یا تهدید می کنند به اینکه شما را وادار می کنیم به استعفا، یا برای شما رسوایی درست می کنیم! که اینها را در زندگی آمریکایی در این چند سال دیدهاید؛ یکی را متّهم می کنند، یکی را بدنام می کنند، برای یکی ماجرای فساد جنسی درست می کنند، یکی را وادار به استعفا می کنند، یکی را هم ترور می کنند؛ از این رؤسا و بزرگان، کسانی را ترور هم کردند؛ دست آنها باز است! شما از این می ترسید، شما ملاحظهی این را می کنید؛ مسئلهی امنیّت اسرائیل نیست، مسئلهی امنیّت خودتان است. اینها مستکبرند، اینجوری حرف می زنند، ما هم آبمان با مستکبرین به یک جو نمی رود. خب، اگر حرف منطقیای وسط بیاید، حرفی نداریم؛ ما حرفهای منطقی را قبول می کنیم، قرارهای عادلانه و عاقلانه را قبول می کنیم امّا آنجایی که پای زورگویی و زیادهطلبی باشد، نه؛ جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، هم مردمش، هم مسئولینش قبول نخواهند کرد؛ این را بدانند.

بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین 93/9/6

           

معذرت بابت یه روز و نیم تاخیر برای ارسال این پست!

توصیه می کنم این کلیپ رو حتما ببینید، درباره ی هلوکاسته

http://zionism.blog.ir/post/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۶
آشنا12


پی نوشت: اگر "بردار مسئولی" سزاوار استفاده از امکانات بود، بردار فقیر امام از همه سزاوارتر بودن.

خبر نوشت: در ماه رمضان امسال در برنامه ماه عسل با کمک مردم ٢ میلیارد و پانصد میلیون تومان جمع آوری شد؛ این 2.5 میلیارد چند زندانی را آزاد کرده باشد خوب است؟ 500 زندانی! در دل این 500 نفر آدمی بود که به خاطر  ٢ میلیون و پانصد تومان از سال ٨٩ زندانی بوده و حالا آزاد شده است؛ تفاوت تا کجاست که فردی برای 2 میلیون تومان 7 سال{2555 روز و شب} زندانی می شود و دوستی ندارد تا این پول را تسویه کند و "جاست فرند"های فرد دیگری یک شبه 50 میلیارد را جور می کنند! (نقل ار "احسان گل محمدی" فعال رسانه ای)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۶ ، ۲۲:۴۱
آشنا12
هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید، با کمال افتخار در خدمتم :)






دلتنگ نوشت:
 

پــدر..

 

هـمان کـسی اسـت کـه لـرزش دسـتـش..


دیـگه چیـزی ازچــای تـوی استـکان بـاقی نگـذاشتـه..

 

ولـی بـهـت میـگه بــه مــن تکــیه کــن..

 

و تــو انــگار کـوه را پـشــتـت داری..



برگرفته شده از وبلاگ

nayedel255.blog.ir


نفست کوه بود برام
خدا بیامرزتت بابا
...


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۶ ، ۱۴:۲۵
آشنا12

رُوِیَ اَنَّهُ سَئَلَ رَجُلٌ عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ اَن یُعَلِّمَهُ مایَنالُ بِهِ خَیرَالدُّنیا وَ الاخِرَةِ وَ لایُطَوِّلُ عَلَیهِ فَقالَ عَلَیهِ السَّلامُ: لاتَکذِب[1]                               

ترجمه حدیث: شخصی خدمت امام صادق علیه­ السلام رسید و از حضرت درخواست کرد که به او کاری بیاموزد که به خاطر آن کار، به خیر دنیا و آخرت برسد و طولانی هم نباشد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: دروغ نگو.

 شرح حدیث: در زمان ائمه معصومین علیهم السلام مرسوم بوده است که خدمتشان می­ رسیدند و تحفه ­ای می­ گرفتند و می­ رفتند. این شخص انسان باصفایی است که از حضرت علیه السلام چنین درخواستی می­ کند. دراین روایت خیلی ظرافت است. درخواست انجام کاری را می­ کند ولی حضرت نمی ­فرمایند فلان عمل را انجام بده؛ بلکه می ­فرمایند دروغ نگو و بدان که در آن خیر دنیا و آخرت است.

در روایتی امام باقر علیه السلام، در بیان زشتی دروغ و مقایسه آن با دیگر پلیدی­ ها می­ فرماید: «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِ اَقفَالاً وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلکَ الاَقفَالِ الشَّرابَ وَ الکِذبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرابِ[2]» خداوند برای بدی­ ها قفل­ هایی قرار داد که کلید آن همانا شراب است و دروغ از شراب بدتر است.

مبداء بسیاری از فسادها و شرور، چه فردی و چه اجتماعی دروغ است. منشاء تمامی ادیان فاسده و منحرفه دروغ است. بعضی برای برطرف شدن مشکلات و یا برآورده شدن حاجات و یا رسیدن به مقامی معنوی چهل روز اعمالی را انجام می ­دهند و از انجام بعضی کارها خودداری می­ کنند. انسان بداند اگر چهل روز دروغ نگوید، کارش درست می شود و هر گره­ ای که دارد باز می­ شود، چون بزرگ­ترین گره و بدترین شرور دروغ است؛ زیرا دروغ توفیق انجام بسیاری از اعمال خوب را از انسان می­ گیرد و پرهیز از آن، توفیق اعمال صالح را به انسان می­ دهد. اگر انسان­ ها صادق بودند، دیگر خیانت، غلّ و غشّ، نفاق، تکبّر، تهمت و ریا وجود نداشت.

[1] بحار الانوار، جلد 75، صفحه 241

  [2]اصول کافی، جلد2، صفحه 338

شرح حدیث حاج آقا مجتبی تهرانی


شهادت امام جعفر صادق علیه السلام رو تسلیت میگم.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۱۱
آشنا12

واسه ی هر روز هفته موضوعی رو انتخاب کرده بودم که توی اون روز صرفا درباره همون موضوع مشخص شده مطلب بذارم، سه شنبه ها خالی مونده بود، به ذهنم رسید سه شنبه ها با هم دیگه بیایم از اجناس و خدمات ایرانی که راضی بودیم ازشون، صحبت کنیم و به هم معرفی کنیم.

ان شاالله هر هفته با کمک هم "سه شنبه بازار ایرانی" داشته باشیم :)

پیشاپیش ممنون از همکاری تک تکتون و عذرخواهی بایت شلوغ شدن وبلاگ تو سه شنبه بازارامون :)


*******************************************************************

 

برای شروع کار با خودکار شروع کنیم، تنها خودکار ایرانی ای که تا حالا دیدم، خودکار "کیان" بوده که واسه شرکت "صفا" هست. انصافا خودکار خیلی روون و خوبی هست، رنگ بندی های خوبی هم داره، من که مصرف خودکارم زیاده، خیلی راضی ام ازش و از اونجایی که معمولا کمتر جایی داره، هر جا که می بینم چندتا یه جا می خرم ازش. قیمت خودکار های رنگ اصلیش، 500 تومنه و قیمت رنگ بندی های دیگه اش، 700 تومنه، ولی انصافا با خودکارای خوب قابل رقابته با حداقل نصف قیمت اونا.

اینم عکسش

        

و

                    

 

اینم آدرس سایت "شرکت صنعتی قلم خودکار صفا" واسه اطلاع بیشتر  

https://www.safapen.com/about-us.html

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۲۲:۲۲
آشنا12

مرحله نخست مهاجرت یهودیان به فلسطین اواخر دوره عثمانی بود. در این مرحله نخستین نفرات مهاجر به فلسطین را اعضای گروه «دوستداران صهیون» در کشورهای روسیه و رومانی تشکیل می دادند، که به گفته مولف کتاب «جامعه اسراییل» این گروه «هسته نخست جنبش صهیونیسم» به شمار می رود مهاجرین یاد شده شهرک سازی را شرط اصلی تجدید حیات ملت یهود می دانستند. به همین دلیل بلافاصله پس از مهاجرت به فلسطین، تعدادی از شهرک های کشاورزی یهودی نشین از جمله شهرک های ریشون لتسیون و زخرون یعقوف (در سال 1882) و رحوفوت و الغضیره (در سال 1890) را ایجاد کردند.

با شکل‌گیری جنبش سیاسی صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ و بیانیه بالفور در سال ۱۹۱۷ میلادی، جامعه ملل، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری عثمانی، قیمومیت بر فلسطین را به بریتانیا اعطا کرد، با هدف این‌که قیمومیت بریتانیا «پیش‌زمینه‌های مطلوب سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای تأسیس خانه ملی یهودیان را عهده‌دار شود و هم‌چنین برای حفاظت از حقوق مدنی و حقوق مذهبی از همه ساکنان سرزمین فلسطین، صرف‌نظر از نژاد و مذهب» بکوشد.

ایجاد جنبش صهیونیسم موجب موج دوم مهاجرت به خاور میانه شد (۱۹۰۴۱۹۱۴) و بیش از ۴۰۰۰۰ یهودی به آن سرزمین مهاجرت کردند. در سال ۱۹۱۷ وزیر خارجه بریتانیا آرتور جیمز بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که از در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودی‌ها پشتیبانی شده بود. در ۱۹۲۰ فلسطین به‌ عنوان عضوی از جامعه ملل تحت قیمومیت بریتانیا پذیرفته شد. مهاجرت یهودیان در موج سوم (۱۹۱۹۱۹۲۳) و چهارم (۱۹۲۴۱۹۲۹) پس از جنگ اول جهانی ادامه یافت. در سال ۱۹۲۹ جنبش ضدصهیونیستی اعراب سبب کشته شدن و جراحت افراد بسیاری از اعراب و یهودیان شد. در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر بود.

       

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۴
آشنا12

 

پی نوشت1: انصافا چقدر از ته دل ناراحت شدم واسه گناه کردن بقیه؟ نه اینکه برم پیش دوستم بگم فلانی رو دیدی، "بنده خدا غیبتش نباشه"، فلان کارو کرد... بگذریم از اینکه خیلی وقتا عجب می گیرتمون و نهایتش اگه صدامونم پیش کسی درنیاد، تو دل خودمون قضاوت می کنیم ...

اگه جامعه رو یه "من" واحد در نظر بگیریم، هرقسمتی از این "من" مریض بشه، تلاش می کنیم به اون قسمت بیشتر برسیم تا زودتر خوب شه، دقیقا خلاف چیزی که تو جامعه "اسلامی" امروزمون می بینیم ... (اکثرا نه همه)، خیلی وقتا امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز این رسیدگی بیشتر و تلنگر صمیمانه نیست...

پی نوشت2: می گفت اگه اشتباهی هم از کسی دیدی، سعی کن توجیهش کنی ...

پی نوشت3: حواسمون باشه گناه فردی با گناهی که رو سرنوشت یه جامعه اثر داره فرق داره، حاکمی که تو جامعه اسلامی خلاف شرع عمل می کنه، باید با جدیت ازش مطالبه کرد!

سوال نوشت: نمی دونم چرا برعکس عمل می کنیم، از مردم مطالبه می کنیم و گناه مسئولین رو توجیه ...

آیا می دانید نوشت: آیا میدانستید پس از اتمام غیبت با گفتن جمله ی: بگذریم، نمیخوام غیبت بشه!
غیبت از نامه ی اعمال شما پاک نمیشه!؟ 😳

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۹
آشنا12

سلام

هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید با کمال افتخار در خدمتم :)

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۱۷:۲۲
آشنا12

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده ای است. یک انتظار، انتظار فرج نهایی است؛ یعنی این که بشریت اگر می بیند که طواغیت عالم، ترک تازی (به غارت بردن) می کنند و چپاول گری می کنند و افسار گسیخته به حق انسان ها تعدی می کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است. نباید تصور کند که بالاخره چاره ای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست. «للباطل جوله» (از برای باطل جولانی باشد (که به زودی به سر آید و زایل گردد))، و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستم ها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است. لیکن انتظار فرج، مصداق های دیگر هم دارد.

وقتی به ما می گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن بستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج یعنی گشایش. مسلمان با درس انتظار فرج، می آموزد و تعلیم می گیرد که هیچ بن بستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان، نا امید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمی شود کرد؛ نه، وقتی در نهایت زندگی انسان، در مقابله با این همه  حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشید فرج، ظهور خواهد کرد، پس در بن بست های جای زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسان هاست. این، درس انتظار واقعی به همه انسان هاست.

لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم می شود انتظار، یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار، یک عمل است، یک آماده سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینه ها. هیچ وقت ملت ها و امت ها نباید از گشایش مأیوس شوند.


*کتاب انسان 250 ساله، بیانات مقام معظم رهبری،  صفحه 335 و 336

پی نوشت: کتاب جذاب و خلاقیه در زمینه تاریخ سیاسی عبادی زندگی ائمه، اگه فرصت نکردید کل کتاب رو بخونید، توصیه می کنم حداقل فصل آخر کتاب رو بخونید.
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۶ ، ۲۱:۲۶
آشنا12

«تئودور هرتزل» سیاست باز حرفه ای و روزنامه نگار یهودی اتریشی، متوفی به سال 1904 را می توان نخستین کسی دانست که افکار و عقاید صهیونیست ها را به طور مدون تئوریزه کرد و در کتابی به نام «دولت یهود» در سال 1897 در کنگره بال قرائت نمود. می توان گـفت اقدامات او بود که زمینه را برای صدور «اعلامیه بالفور» در سال 1917 مهیا ساخت. بالفور، وزیر امور خارجه انگلیس در یک بده و بستان مالی- سیاسی، حق یهودیان را برای تاسیس دولت یهود در بخشی از فلسطین- آن طور که هرتزل گفته بود- به رسمیت شناخت و یک بحران و جنگ ظاهرا پایان ناپذیر میان یهودیان و مسلمانان را برنامه ریزی کرد.

بعد از وفات هرتزل، رهبران صهیونیست، پا را فراتر گذاشتند. ولادیمیر ژابوتیسنگی، از رهبران برجسته صهیونیست (1940-1880) در توجیه اندیشه های خود به یک نژادپرست افراطی مبدل شد که حتی رهبران میانه رو صهیونیست ها او را فاشیست خطاب نمودند. او که روزنامه نگاری فعال در جریان انقلاب 1917-1905 روسیه بود، در سال 1904 طی مقاله ای نوشت «منشاء احساسات ملی هر کس را باید فقط در خون و خصوصیات فیزیکی نژاد او جستجو کرد بنابراین، فقط آن قومی می تواند دارای هویت ملی باشد که همبستگی ملی خود را همیشه به هر قیمتی حفظ کرده باشد و چون همبستگی ملی نیز فقط با خالص ماندن نژاد حفظ خواهد شد، بنابراین، ما یهودیان ناچاریم برای خود سرزمینی داشته باشیم تا از اختلاط با دیگر نژادها مصون بمانیم ».

این نظریه نژادی ژابوتیسنگی وقتی عنوان شد که هیچ نشانه ای از وحدت نژادی یهودیان در جهان وجود نداشت. اگر فرض خلوص نژادی را معتبر بدانیم، (که امروزه با نظریه های علمی به کلی مردود اعلام شده است) می توان پرسید چه وحدت نژادی مثلا بین یهودیان اسکاندیناوی، یهودیان یمن، اتیوپی یا ایران می توان یافت...؟...

منبع: سایت انجمن کلیمیان تهران

                                     

پی نوشت: به والله بعضی از این یهودی ها و مسیحی ها و حتی بی دین ها، بیشتر از ما مسلمون های شناسنامه ای، مسلمونن!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۶:۱۶
آشنا12

برداشت اول: صبح که بیدار شدم، یکی از کانال هایی که عضو بودم، پستی گذاشت با مضمون کانال کتابخوانی و ...، روی لینک زدم و عضو کانال شدم. اولین پستی که دیدم، قسمتی از کتاب «اینک شوکران1» بود. به حدی جذاب بود که تا انتهای اون پست رو خوندم.

برداشت دوم: دوستم که قرار بود از همدان امانتی ای بیاره، ساعت 5 و نیم می رسید چهارراه ولیعصر، قرار گذاشتم که زیرگذر ولیعصر ببینمش. تقریبا تا 6 طول کشید، از خروجی بی آر تی بالا اومدم تا برگردم خونه، که چشمم خورد به خیابون مرکز تبادل کتاب، بی خیال خونه شدم و رفتم متک (مرکز تبادل کتاب).

برداشت سوم: صدای سخنرانی میومد، رفتم سمت محل مخصوص مراسم ها توی متک، تقدیر از نویسنده ی یه کتاب بود، کتاب دفاع مقدس، خواستم برم بشینم گوش بدم، ولی اینقدر شلوغ بود که ترجیح دادم همین طور که کتابا رو می بینم حواسم به سخنرانی هم باشه. دلم کتاب های دفاع مقدس خواست، رفتم سمت قفسه های ادبیات و دفاع مقدس. گنگ بین کتاب ها می گشتم، ناخودآگاه یاد اینک شوکران افتادم، هرچی گشتم پیدا نکردم. رفتم به یکی از مسئول های متک گفتم که برام سرچ کنه، کتاب رو پیدا کردم.

برداشت چهارم: نشستم رو صندلی های متک که ادامه سخنرانی رو گوش بدم، همین طور داشتم کتاب رو ورق میزدم که حس کردم چیزی از صداهای محیط رو نمی شنوم، غرق شده بودم، با ورق به ورق خاطره می خندیدم، ناراحت می شدم، حسرت می خوردم، جوونه زدن عشق رو دوباره حس می کردم ... حیف که اشکم خیلی هوشمنده، وگرنه احتمالا اشک هم می ریختم.

برداشت آخر: کتاب های دفاع مقدس خوب زیاد داریم، تقریبا هم هر از چندگاهی می خونم، ولی نمی دونم چرا این کتاب اینقدر جذبم کرد. و چرا اینقدر همه چیز دست به دست هم داد که این کتاب روزی ام بشه. خداروشکر. حواسم باشه چیزهایی که فراموش کرده بودم و دوباره یادآوری شد با خوندن این، حفظ کنم. ان شاالله.


پی نوشت 1: اینک شوکران 1 خاطره بازی همسر شهید منوچهر مدق هست که از ازدوج تا شهادت این بزرگوار رو روایت می کنن. کتاب خیلی کوچیکه و یکی دو ساعته تموم میشه نهایتا، ولی واقعا ارزششو داره بخونید.

پیشنهاد نوشت 1: حتما یه سری به مرکز تبادل کتاب تهران که چهارراه ولیعصره، بزنید، مطئنم پشیمون نمیشید، معمولا کتاب هایی که هیج جایی پیدا نمی شن اینجا می شه پیدا کرد. چه درسی، چه غیر درسی.

پیشنهاد نوشت 2: اگه حال کتاب خوندن ندارید (که خیلی اشتباه می کنید:)  ) تو بعضی از این کانال های کتاب خوانی عضو شید که کتاب های خوب میذارن. کانالی که این کتاب رو گذاشته بود، کانال صراط هست که امروز قسمت دوم این کتاب رو قرار داده، پس خیلی عقب نمی افتید.

پی نوشت 2: از خاطره نویسی تو وبلاگ خوشم نمیاد، مکان عمومی جای نقل مسائل خصوصی نیست، اما ترجیح دادم اینبار بنویسم، چون هیچ جوری نمیشد از دل ننوشت.


قسمتی از کتاب:

آن روز، از روی شیطنت یک طرف ریش­‌هایش را با تیغ برده بود تا چانه، و بعد چون چاره‌­ای نبود، همه را از ته زده بود... منوچهر مجبور شد یک ماه مرخصی بگیرد و بماند پیش فرشته. روش نمی‌شد با آن سر و وضع برود سپاه، بین بچه­‌ها.

به رفتن او راضی نمی‌­شد: «برای خودت نقشه شهادت نکشی‌ها. من اصلاً آمادگی‌ش را ندارم. مطمئن باش تا من نخواهم، تو شهید نمی­‌شوی.» همین‌طور هم شد. جنگ به پایان رسید، اما منوچهر مدق با وجود ترکش­‌هایی که توی تنش لانه کرده بود، شهید نشد...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۲:۵۰
آشنا12



عشق بازی بالاتر از این؟!


دل نوشت: خواستم بگم خوش به حالمون که مولامون علی علیه السلامه، بعد دیدم خوش به حال تر خدا که بنده ای مثل مولا داره ...


... : می دونم اینقدر رو سیاهم، (رو سیاهی که پیش کش، تو سیاهم) که مولا نگاهمم نمی کنن، ولی مگه میشه این عشق رو منکر شد ...


حیفه عشق که من مدعیشم...

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۶
آشنا12

سلام

هر سوال ریاضی از دبستان تا دانشگاه داشتید با کمال افتخار در خدمتم :)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۲۲:۴۳
آشنا12